مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه تصویری (اصلی)
کتابخانه اهل تسنن
کتابخانه تصویری (اهل تسنن)
ویکی فقه
ویکی پرسش
العربیة
راهنما
جستجوی پیشرفته
همه کتابخانه ها
جدید
صفحهاصلی
فقه
اصول فقه
قرآنی
علوم حدیث
اخلاق
عقاید
علوم عقلی
ادیان و فرق
سیره
تاریخ و جغرافیا
ادبیات
معاجم
سیاسی
علوم جدید
مجلهها
گروه جدید
همهگروهها
نویسندگان
قرآن کریم
علوم قرآن
تفسیر
همهگروهها
نویسندگان
مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه تصویری (اصلی)
کتابخانه اهل تسنن
کتابخانه تصویری (اهل تسنن)
ویکی فقه
ویکی پرسش
فرمت PDF
شناسنامه
فهرست
««صفحهاول
«صفحهقبلی
جلد :
مقدمه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
««اول
«قبلی
جلد :
مقدمه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
نام کتاب :
ترجمه تفسیر المیزان
نویسنده :
علامه طباطبایی
جلد :
6
صفحه :
541
ادامه سوره مائده
3
[سوره المائدة(5): آيات 55 تا 56]
3
ترجمه آيات
3
بيان آيات
3
اثبات اينكه اين دو آيه شريفه در باره امام على(ع) نازل شده و متضمن تنصيص بر ولايت و خلافت آن حضرت مىباشد
3
مراد از ولى در آيه شريفه ناصر نيست بلكه ولايت به معناى محبت و دوستى است
5
اشكالات بعضى مفسرين معاند بر دلالت آيات شريفه: إنما وليكم الله... بر ولايت امير المؤمنين(ع) و رد آن اشكالات
8
مواردى كه جمع بر مفرد اطلاق شده است
10
در صدر اسلام زكات در معناى لغوى(انفاق مال) به كار مىرفته، نه در خصوص زكات واجب
11
معانى و موارد استعمال كلمه ولايت و مشتقات آن
13
چهار دسته آيات شريفه در باره: ولايت تكوينى خدا، ولايت تشريعى خدا، ولايت رسول الله
6
و ولايت امام على(ع)
15
بحث روايتى(رواياتى در باره صدقه دادن امام على(ع) انگشترى خود را در حال ركوع و نزول آيات گذشته در اين شان)
20
[سوره المائدة(5): آيات 57 تا 66]
35
ترجمه آيات
36
بيان آيات
37
علت نهى از محبت كفار
38
اگر ايمان به خدا قابل استهزاء باشد، عدم ايمان به خدا و پرستش طاغوت بدتر و رسواتر است
41
سرزنش علماء اهل كتاب به جهت گنهكارى اهل كتاب و سكوت آنان در مقابل آن معاصى
43
وجوهى كه در معناى سخن يهود كه گفتند:(يد الله مغلولة)، گفته شده است
44
معناى جمله:(بل يداه مبسوطتان) و معانى يد در موارد اضافه به خداى سبحان
47
معناى اينكه فرموده: آنچه بر تو نازل شده - قرآن - بر طغيان و كفر يهود مىافزايد
48
مراد از: ما أنزل إليهم در آيه: و لو أنهم أقاموا التوراة و الإنجيل و ما أنزل إليهم
52
مؤثر بودن اعمال بشر در نظام كون و طبيعت
53
بحث روايتى(رواياتى در ذيل آيات گذشته در باره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)
54
[سوره المائدة(5): آيه 67]
59
ترجمه آيه
59
بيان آيه
59
مراد از ناس در آيه شريفه، يهود نيست و موضوع ماموريت جديد امرى بسيار مهم و خطير مىباشد
60
خطرى كه رسول الله
6
از آن نگران بوده خطر جانى نبوده بلكه پيامبر
6
از خطر اضمحلال دين بيمناك بوده است
62
اين احتمال كه آيه در اوايل بعثت نازل شده و مراد از: ما انزل مجموع دين باشد مردود است
63
اين چه تكليفى است كه لازمه ابلاغ نكردن آن(به تنهايى) عدم ابلاغ اصل دين و مجموع آن مىباشد؟
65
اين تكليف تكليفى بوده حائز كمال اهميت و رسول الله
6
در ابلاغ آن از ناحيه مسلمين انديشناك بوده است نه از ناحيه كفار و مشركين
66
علت نگرانى رسول الله
6
از ابلاغ آنچه بدان مامور شده است
68
آن امر مهم و خطيرى كه پيامبر
6
مامور به ابلاغ آن شده است ولايت و جانشينى امير المؤمنين(ع) است
69
نكاتى كه در آيه شريفه: يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك مىباشد
70
جمله و إن لم تفعل فما بلغت رسالته گر چه صورت تهديدى دارد ولى در حقيقت مبين اهميت موضوع است
71
معناى عصمت در جمله: و الله يعصمك من الناس
72
مفهومى كه كلمه ناس متضمن آنست و مراد از ناس در: و الله يعصمك من الناس
73
دو توضيح لازم در باره معناى جمله: و الله يعصمك من الناس و جمله: إن الله لا يهدي القوم الكافرين
75
بحث روايتى
77
(رواياتى در ذيل آيه شريفه: يا أيها الرسول بلغ... ، شان نزول آن و ابلاغ ولايت على(ع) در غدير خم)
77
روايتى در مورد نصب امير المؤمنين(ع) به ولايت و قصه حارث بن نعمان كه صاحب تفسير المنار نقل كرده و سپس بر آن اشكالاتى ايراد نموده
79
رد اشكالاتى كه صاحب المنار بر روايت فوق الذكر ايراد نموده است
81
نام جمعى از صحابه رسول الله
6
كه حديث غدير را نقل كردهاند
85
رواياتى ديگر از طرق عامه كه شان نزول آيه شريفه را داستانهايى مختلف نقل مى كنند
86
[سوره المائدة(5): آيات 68 تا 86]
90
ترجمه آيات
91
بيان آيات
93
نكتهاى در باره اقامه دين كه جمله: لستم على شيء در آيه شريفه: قل يا أهل الكتاب لستم على شيء... متضمن آنست
93
اسم و لقب هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد و فقط ايمان به خدا و روز جزا و عمل صالح مايه سعادت است
97
چون يهود براى خود برترى مىپنداشتند كور و كر شدند(از ديدن حق و شنيدن پند عاجز گشتند)
98
بطلان و نامعقول بودن سخن نصارا كه گفتهاند: إن الله ثالث ثلاثة
101
چگونگى اعتقاد به تثليث در ميان عوام نصارا
103
احتجاج بر نفى الوهيت مسيح(ع) و نيز نفى الوهيت مادر مسيح(بنا بر يك احتمال در معناى آيه)
105
استدلال بر وجوب عبادت خداى سبحان و عبادت نكردن هر چه جز او
107
نكاتى كه در استدلال و احتجاج فوق در آيه شريفه وجود دارد
108
نكته اينكه در جمله: ما لا يملك لكم ضرا و لا نفعا و جملات مشابه آن ضر قبل از نفع آورده شده است
109
غلو اهل كتاب كه از آن نهى شدهاند اين بوده كه انبياء و احبار و راهبان خود را تا مقام ربوبيت بالا مىبردهاند
110
اعتقاد به پدرى و پسرى از اقوام بت پرستى به مسيحيت راه يافته است
112
علت اينكه نصارا نزديك ترين ملتها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شدهاند
115
وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نورزيدن آنها علت انس بيشتر آنان با مسلمين بوده است
116
بحث روايتى
119
چند روايت در مورد اقوامى كه به شكل خوك و ميمون مسخ شدند
119
رواياتى در باره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى
121
رواياتى در ذيل آيه: ذلك بأن منهم قسيسين... و نزول آن در شان نصاراى حبشه و داستان نجاشى
124
گفتارى در معناى توحيد از نظر قرآن
126
قرآن كريم وحدت عدديه را از پروردگار جل و علا نفى مىكند
128
چون خداى تعالى مالك تمامى كمالات و اصيل در هر كمالى است، اتصاف او به وحدت و كثرت عدديه محال است
129
وحدت خداوند سبحان در توحيدى كه نصارا معتقدند وحدت عددى است كه قرآن منكر آنست
133
بحث روايتى(شرح و تفسير سخنانى از امير المؤمنين(ع) در باره توحيد خداى سبحان، نفى وحدت عددى و نفى حد از ذات اقدس الهى و...)
134
بحثى تاريخى(در باره اعتقاد به وحدت عددى خداوند و رد آن در سخنان امام على(ع))
153
[سوره المائدة(5): آيات 87 تا 89]
156
ترجمه آيات
156
بيان آيات
157
معناى كلمه: حل و مشتقات آن
158
الزام و التزام به ترك آنچه خدا حلال كرده تعدى از حدود الهى و تجاوز به سلطنت تشريعى او است
159
وجوهى كه در باره مراد از اعتداء در جمله: و لا تعتدوا إن الله لا يحب المعتدين گفته شده است
160
سوگندهاى لغو سوگندهايى است كه عقد و التزام نداشته باشد
163
بيان كفاره حنث(شكستن) قسم
164
بحث روايتى
165
رواياتى در باره نزول آيه شريفه: لا تحرموا طيبات... در شان جمعى از صحابه پيامبر
6
كه امورى را بر خود ممنوع كرده بودند
165
چند روايت در باره سوگند لغو
170
[سوره المائدة(5): آيات 90 تا 93]
172
ترجمه آيات
172
بيان آيات
173
ده خصوصيت در اين آيات كه تشديد و تاكيد حرمت شراب را مىرسانند
174
معناى مسير و انصاب و ازلام و نقل يك قول كه مىگويد: ازلام نوعى تفال و استخاره است و آيه، دليل بر تحريم و بطلان تفال و استخاره مىباشد و رد اين قول
174
استخاره و تفال به اين صورت كه اگر خوب بود با طيب خاطر و اگر بد بود با توكل به خدا اقدام شود بلا مانع است
177
معناى رجس و شيطانى بودن شراب و ديگر اعمالى كه در آيه شريفه ذكر شده است
178
اشاره به اينكه شيطان بر فكر آدمى در بعضى موارد سلطه دارد و مراد از مجسم شدن شيطان، مجسم شدن براى فكر بشر است
180
چگونه شيطان با شراب و قمار بين آدميان دشمنى و كينه ايجاد كرده، آنان را از ذكر خدا و نماز وجوه مختلفى كه در بيان مراد آيه: ليس على الذين آمنوا و عملوا الصالحات جناح فيما طعموا گفته شده است
185
وجه بدون اشكال در معناى آيه شريفه
188
سبب اينكه تقوا در آيه شريفه سه بار تكرار شده است
190
وجوه متعددى كه در توجيه تكرار تقوا در آيه شريفه گفته شده است
191
بحث روايتى
192
رواياتى متضمن داستانهايى كه منجر به تحريم شراب در اسلام شده است
192
با توجه به اينكه قبل از هجرت، خمر تحريم شده بوده و صحابه از آن مطلع بودهاند اين روايات داراى اشكال هستند
197
رواياتى ديگر در مورد تحريم خمر و ميسر و انصاب و ازلام
199
شراب در همه شرايع حرام بوده است
200
[سوره المائدة(5): آيات 94 تا 99]
202
ترجمه آيات
202
بيان آيات
203
بيان حرمت صيد در حال إحرام
204
كفاره صيد در حال إحرام
206
توضيح آيه شريفه: جعل الله الكعبة البيت الحرام قياما للناس
208
بحث روايتى(رواياتى در ذيل آيات مربوط به كعبه و شكار در حال احرام و...)
210
[سوره المائدة(5): آيه 100]
216
ترجمه آيه
216
بيان آيه
216
منشا قواعد دين، خبيث يا طيب بودن اشياء عالم است و ملاك بهتر و برتر بودن، طيب بودن است نه بسيار بودن
218
[سوره المائدة(5): آيات 101 تا 102]
220
ترجمه آيات
220
بيان آيات
220
نهى از پرستش در باره امورى كه خداى تعالى دريچه علم به آنها را با اسباب عادى بسته است به جهت خطرى است كه معلوم شدن آن امور دربر دارد
221
جوابهايى كه در مورد ابهام و اشكال در آيه: لا تسئلوا عن أشياء... داده شده است
222
مراد از اشياء كه در آيه شريفه سؤال از آنها ممنوع شده، جزئيات مربوط به احكام دين است
224
بحث روايتى(رواياتى در ذيل آيه: لا تسئلوا عن أشياء... و مذمت سؤال كردن بسيار و بيجا)
225
[سوره المائدة(5): آيات 103 تا 104]
229
ترجمه آيات
229
بيان آيات
229
معناى بحيره ، سائبه ، وصيله و حامى ، چهار قسم حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند
230
خداى تعالى منزه است از تشريع احكامى خرافى كه مردم خرافى براى بعضى حيوانات جعل كردهاند
232
تقليد، به معناى رجوع جاهل به عالم، صحيح و عقلايى است ولى تقليد جاهل از جاهلى ديگر كه توسط عالمى، راه نيافته، غلط است
233
بحث روايتى(رواياتى در باره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكه واضع آن احكام كيست؟)
234
[سوره المائدة(5): آيه 105]
238
ترجمه آيه
238
بيان آيه
238
معناى هدايت و ضلالت و اشاره به اينكه همه راهها به خدا منتهى مىشود
239
مؤمنين مسئول گمراهى اهل ضلالت نيستند. از ضلالت آنها نهراسند و تحت تاثير قرار نگيرند
240
آيه شريفه: عليكم أنفسكم... هيچ منافاتى با آيات مربوط به امر به معروف و نهى از منكر ندارد
242
طريق انسان به سوى خداوند همان نفس انسان است كه به منتهاى مسير مىرسد(و أن إلى ربك المنتهى)
243
اين طريق، طريقى است اضطرارى كه مؤمن و كافر در آن گام مىنهند(إنك كادح إلى ربك...)
244
التفات و توجه به اين مسير، تاثير بارزى در عمل انسان دارد و عمل صالح منبع استكمال نفس و سعادت آنست
245
اختلاف مردم در مقام تذكر و درك اين حقيقت كه در طريق و مسير الى الله هستند
246
احتمالات ديگرى كه در معناى آيه شريفه: يا أيها الذين آمنوا عليكم أنفسكم... مىرود
248
بحث روايتى
250
بيان علت كلام معصوم(ع) كه در روايت آمده: معرفت و سير انفسى افضل از معرفت و سير آفاقى است
251
وجه اشتراك و وجه افتراق معرفت نفسى و معرفت آفاقى
252
علم حاصل از سير نفسى، علم حضورى است و علم حاصل از سير آفاقى، علم حصولى است و علم حضورى سودمندتر مىباشد
253
رواياتى در باره معرفت نفس، و خدا شناسى از راه خود شناسى
255
چند روايت در مورد راه صحيح كسب معرفت حقيقى به خداى تعالى(معرفت خدا به خدا)
257
رواياتى در ذيل آيه شريفه: عليكم أنفسكم... و بيان اينكه مفاد آن با ادله امر به معروف سازگار است
260
بحث علمى(شامل چند اشاره تاريخى و چند بحث علمى مربوط به نفس در چند فصل)
262
1 - توجيه عاميانه نفس در زمانهاى گذشته و بيان اينكه انسان با كمى دقت، به عدم سنخيت بين نفس و بدن مادى حكم مىكند
262
2 - برخى حوادث و حالات، آدمى را از خارج نفس بريده، او را متوجه نفس خود كرده آثار نفسانى را آشكار مىرساند
265
3 - با ترك لذائذ جسمانى و تن به رياضت دادن، بطور موقت يا مستمر، قدرت شگرف نفس بارز مىشود
266
4 - اشتغال به معرفت نفس و تحصيل آثار عجيب آن از قديم ترين اعصار جزء كارهاى ارزشمند بوده است
267
5 - تعاليم و دستورات اديان و مسلكهاى مختلف براى تزكيه و تهذيب نفس با رياضت كشيدن و زهد ورزيدن
271
6 - پاسخ به يك شبهه و بيان رابطه بين اعمال و عبادات و رياضتها و مجاهدات با نفس انسانى
274
7 - پاسخ به اين توهم كه دين همان عرفان است و بيان اينكه معرفت نفس، طريق است نه هدف مستقل
278
فرضيات و توجيهات غلطى كه بر اثر غفلت از اين حقيقت كه نفس مغايرت جوهرى با امور مادى دارد، در باره نفس گفته شده است
278
اقسام و اصناف كسانى كه به معرفت نفس پرداختهاند
281
[سوره المائدة(5): آيات 106 تا 109]
284
ترجمه آيات
284
بيان آيات توضيح آيات شريفه راجع به گواه گرفتن هنگام وصيت و حكم شهود غير مسلمان بر وصيت
285
وجه صحيح در معناى جمله: من الذين استحق عليهم الأوليان در آيه شريفه
288
مراد از لا علم لنا كه در جواب پيامبران(ع) به خدا آمده است نفى مطلق علم نيست
291
حقيقت علم جز در نزد خداى سبحان يافت نمىشود و ما كه مخلوقيم و محدود، به حقيقت علم راه نداريم
292
چند شاهد براى اينكه براى غير خداى سبحان علم اثبات شده، و مراد از لا علم لنا نفى مطلق علم نيست
293
گفتارى در معناى شهادت
295
اعتبار شهادت در ميان ملل مختلف و در اسلام
296
گفتارى پيرامون معناى عدالت
297
اعتبار عدالت در شاهد، حكمى است فطرى و ارتكازى همگان
298
مفهوم عدالت در اصطلاح فقه و لسان ائمه اهل بيت(ع) و فرق آن با عدالت به مفهوم اخلاقى آن
299
گفتارى پيرامون يمين(سوگند)
301
اعتماد به سوگند مدعى، به خدا، در شرع اسلام، ناشى از اعتماد به ايمان افراد در مجتمع اسلامى است
303
در جوامع مادى امروز، نه تنها سوگند، بلكه هيچ قانون و ضابطه ديگرى كوچكترين اثرى ندارد
304
با اعراض مردم از دين، احكام دينى منفسخ نمىشوند
305
پاسخ به اين توهم كه سوگند به غير اسم خدا و نيز خدا را به حق پيامبر
6
و اوليايش قسم دادن شرك است
306
بحث روايتى
308
(رواياتى در ذيل آيات مربوط به شهادت كافر و شان نزول آنها)
308
معناى اين روايت كه قرآن تماميش تقريع و باطنش تقريب است
313
توضيح اين روايت كه مراد از لا علم لنا اينست كه ما علمى به ما سواى تو نداريم
314
[سوره المائدة(5): آيات 110 تا 111]
316
ترجمه آيات
316
بيان آيات بيان و توضيح آيات مربوط به معجزات عيسى(ع)
317
بحث روايتى(چند روايت در باره معجزات حضرت مسيح(ع))
320
[سوره المائدة(5): آيات 112 تا 115]
323
ترجمه آيات
323
بيان آيات
324
رد سخن بعضى كه گفتهاند مائده نازل نشد، و بيان عدم انطباق داستان مائده قرآن با داستان نان و ماهى در انجيل يوحنا
324
ذكر انواع معجزات انبياء(ع) و خصوصيت معجزه مائده، و بيان وجه تهديد شديد حواريون در: فمن يكفر بعد منكم
326
وجوه مختلفى كه در توجيه سخن حواريون كه گفتند: هل يستطيع ربك أن ينزل علينا مائدة من السماء ذكر شده است
330
اشكالاتى كه بر يكى از آن توجيهات كه گفته مراد از يستطيع يطيع است وارد مىباشد
334
دلائل و معاذيرى كه حواريون براى در خواست نزول مائده ذكر كردهاند
336
نكات و دقائقى كه در دعاى عيسى(ع) براى نزول مائده وجود دارد و حكايت مىكند از ادب عبوديت او در برابر خداوند سبحان
338
از وعده صريح خداوند به انزال مائده(إني منزلها عليكم) استفاده مىشود كه مائده نازل شده است
340
بحث روايتى(رواياتى راجع به مائده سماوى و بررسى روايات دال بر مسخ خائنين در قضيه مائده)
342
[سوره المائدة(5): آيات 116 تا 120]
345
ترجمه آيات
345
بيان آيات
346
مورد استعمال عبارت من دون الله در قرآن، و بيان اينكه خدا قابل انكار نيست هر چند در تشخيص اسماء و صفات او اشتباه شود و به ظاهر انكار گردد
347
اعتقاد به الوهيت مريم، مادر عيسى(ع) در ميان مسيحيان و نقل گفتار صاحب تفسير المنار در اين باره
349
نكاتى كه در جواب عيسى(ع) به خداى تعالى در مقام تبرئه خود از شرك وزيدن نصارا نهفته است، و حاكى از نهايت ادب بندگى او مىباشد
352
فقط علم خداى سبحان معتبر است و علم و جهل جز او را بها و اعتبارى نيست
354
حقيقت شهادت را فقط خدا دارا است و اوست كه بر هر چيز شهادت عامه و مطلقه دارد و أنت على كل شيء شهيد
356
نكاتى چند در عبارت: إن تعذبهم فإنهم عبادك و إن تغفر لهم فإنك أنت العزيز الحكيم
358
صدق صادقين(در قول و در عمل) در آخرت بر ايشان سودمند خواهد بود
359
فرق رضايت از عمل با رضايت از عامل و اشاره به معناى رضايت پروردگار از بنده و آثار اين رضايت
361
بحث روايتى(رواياتى در ذيل آيات شريفه: أ أنت قلت للناس... )
362
توضيح اينكه در حديث آمده: خداوند با يك حرف از خلق خود محجوب شده و شرحى در مورد اينكه اسم اعظم خداوند از نوع الفاظ نيست
363
گفتارى پيرامون معناى ادب معناى ادب و بيان اختلاف مفهوم آن با اختلاف مقاصد در جوامع مختلف
366
اخلاق وصف روح، و ادب وصف عمل است و ادب، ناشى از اخلاق مىباشد و ادب الهى انبياء هيات زيباى اعمال دينى ايشان است
367
اسلام سر تا پاى زندگى را داراى ادب نموده است و آن عبارت است از انجام دادن اعمال بر هيات توحيد
368
اثر عمل در پرورش خود و ديگران، و بيان اينكه مربى بايد بدانچه به ديگران مىآموزد ايمان داشته، عملش مطابق علمش باشد
369
مراد از هدايت انبياء(ع) توحيد ايشان است و امر به اقتداء به هدايت آنان(فبهديهم اقتده) امر به پيروى آنان است در عمل
372
تاديب الهى انبياء(ع) از طريق وحى تسديدى و تاديبى است كه جداى از وحى نبوت و تشريع بوده است
373
ادب الهى انبياء(ع) هم شامل ادب نسبت به خداوند مىشود و هم شامل ادب نسبت به مردم(ادب فردى و ادب اجتماعى)
374
عدم تكلف و استفاده از طيبات و رزق حلال از آداب انبياء(ع) بوده است
375
ادب آدم و حوا در دعاى خود: ربنا ظلمنا أنفسنا... پس از آنكه نهى ارشادى از خوردن درخت را مخالفت كردند
377
ادب نوح(ع) در گفتگويش با خداى تعالى در داستان دعوت فرزندش
378
ادب ابراهيم(ع) در احتجاج با قوم خود و در دعا و درخواستهايش از خداوند
383
ادب اسماعيل(ع) نسبت به خداوند تعالى
389
ادب يعقوب(ع) در كلامش كه گفت: إنما أشكوا بثي و حزني إلى الله
391
ادب در دعاى يوسف صديق(ع) به هنگامى كه همسر عزيز مصر او را تهديد كرد و در كلام او پس از ديدار پدر
392
ادب موسى(ع) در دعاهايش و بيان اينكه اعتراف آن جناب(رب إني ظلمت نفسي) اعتراف به گناه نيست
397
فرق بين دعا و نفرين و بيان آدابى كه موسى(ع) در نفرين خود به فرعون و فرعونيان رعايت نموده است
401
ادب در دعا و ثناى حضرت شعيب، داوود و سليمان(ع)
406
ادب در دعاى يونس(ع) در شكم ماهى
408
دعاى ايوب و زكريا(ع)
410
وجوه لطيفى از ادب عبوديت عيسى(ع) در مقام دعا براى نزول مائده و در مقام تبرئه خود از شرك ورزيدن نصارا
413
دعائى كه ادب بندگى پيامبر اسلام
6
و مؤمنين به آن حضرت را نشان مىدهد
416
يكى از آداب انبياء(ع) ادبى بود كه در گفتگوى با قوم خود از طرف پروردگار خود آن را رعايت مىكردند
420
مقايسه طرز گفتار و رفتار طواغيت همچون فرعون و نمرود، با رفتار و گفتار انبياء(ع)
422
ادب ديگر انبياء(ع)، ادبى است كه در معاشرت و گفتگو با مردم و در برابر مكذبين و معاندين مراعات مىنمودند
424
خود را از مردم شمردن و متناسب با ميزان عقل مردم سخن گفتن، از آداب انبياء(ع) است
426
در باطل و در حقى كه آميخته با باطل است ادب نيست و انبياء در دعوت به حق صراحت داشتهاند هر چند با ادبهاى دروغين سازگار نباشد
426
نفى امتيازهاى مادى و طبقاتى و بزرگداشت اهل علم و تقوا، از جمله آداب انبياء(ع) است
430
بحث روايتى ديگر
433
(شامل يكصد و هشتاد و سه روايت راجع به اوصاف، احوال و سنن پيامبر گرامى اسلام
6
)
433
شرح و تفسير كلمات و جملات روايت مشهورى كه در باره اوصاف جسمى و احوال روحى پيامبر اكرم
6
نقل شده است
438
رواياتى چند در باره پارهاى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت
447
از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت
454
آداب آن جناب در سفر
457
رواياتى در باره آداب حضرتش در پوشاك و متعلقات آن
458
آداب آن حضرت در خوردنيها و آشاميدنىها
464
آداب آن جناب در وضو ساختن و غسل نمودن
473
از جمله آداب حضرتش در نماز و ملحقات آن
475
روزه گرفتن آن حضرت
483
جملهاى از آداب آن جناب در قرائت قرآن و دعا
486
گفتارى پيرامون بندگى و بندهدارى
487
اعتبار عبوديت براى خداى سبحان
488
سلطنت حقيقى و مالكيت واقعى پروردگار منشا وجوب انقياد موجودات در برابر اراده او است
489
برده گيرى و اسباب آن
491
سير تاريخى برده گيرى
493
لغو دو سبب از اسباب بردگى(سلطه و قلدرى - ولايت پدر و شوهر) در اسلام
494
برده گيرى اسراى جنگى در جنگ مسلمين با كفار، در اسلام پذيرفته شده است
497
راه برده گيرى در اسلام
498
رفتار و سيره اسلام در باره غلامان و كنيزان و عنايت به آزاد گشتن بردگان
499
سير برده گيرى در تاريخ
501
انديشه الغاى بردگى تا چه اندازه صحيح بوده است
503
لازمه زندگى اجتماعى، محدوديت آزادىهاى فردى است
504
ميزان محدوديت آزادى در اجتماع؟ و بيان صحت نظر و روش اسلام در باره برده گيرى و انطباق آن با عقل و فطرت
506
سر انجام داستان الغاء بردگى، ادامه برده گيرى در اشكال مختلف و با شدت بيشتر، در قرن بيستم و توسط مدعيان آزادى و حقوق بشر بوده است!
507
بررسى اين سخن كه منشا انديشه الغاء بردگى، تساوى حقوق افراد بشر بوده است
511
چرا اسلام براى بردگان تملك و دارا شدن مال را تشريع نكرده و چرا بردگى را موقت، و محدود به اسلام ننموده است؟
512
گفتارى چند در پيرامون عفو و مجازات
514
لزوم وجود سنخيت بين عمل و كيفر و پاداش
515
كيفر دادن در مقابل جرائم نشان دهنده يك نوع بردگى است
517
عفو و بخشش، حد مشروعيت آن و اسبابى كه براى مغفرت در قرآن آمده است:(توبه و شفاعت)
519
مراتب عفو كه مترتب است بر مراتب گناه
522
انواع امر و نهى: جزائى - اخلاقى
523
ميزان حسن و قبح عمل براى افراد و طبقات مختلف به ميزان تعقل و افق انديشه آنان بستگى دارد
524
نوعى ديگر از احكام و قوانين، مخصوص افق حب و بغض مىباشد كه مربوط به انبياء و اولياء(ع) است
525
غفلت بعضى مفسرين از قرائن لفظى و مقامى متصل و منفصل، و اكتفاء به فهم عاميانه آنان را به تاويل و حتى جسارت به ساحت مقدس خداوند و انبياء(ع) مبتلا ساخته است
527
خرافات و مجعولات اهل كتاب بخصوص يهود، از طريق عالم نمايان مسلمان در بين مسلمين نشر يافته است
529
اقسام گناه و اقسام عفو
532
آيا بدون گناه مؤاخذه و مغفرت معقول است؟
533
اعتبار عقل در ثواب و عقاب، و حكم افراد غير عاقل و مستضعفين از نظر ثواب و عقاب در دنيا و آخرت
534
سه گونه عفو و مغفرت خداوند و اشاره به اينكه صفت عفو و مغفرت در خداوند مثل صفت رحمت و هدايت او به امور تكوينى و تشريعى تعلق مىگيرد
536
در بيان قرآن، رابطه ميان عمل و جزا رابطه حقيقى است نه آن گونه كه اهل اجتماع قائلند اعتبارى و قرار دادى
536
ثواب و عقاب در حقيقت بر حالاتى كه دلها از راه عمل كسب مىكنند مترتب مىشود
539
نام کتاب :
ترجمه تفسیر المیزان
نویسنده :
علامه طباطبایی
جلد :
6
صفحه :
541
««صفحهاول
«صفحهقبلی
جلد :
مقدمه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
««اول
«قبلی
جلد :
مقدمه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
فرمت PDF
شناسنامه
فهرست
کتابخانه
مدرسه فقاهت
کتابخانهای رایگان برای مستند کردن مقالهها است
www.eShia.ir