نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 15
پسر عم[1]
و محبت و ولايت عهدى و همچنين بقيه معانى آن را، و اما ولايتى كه در آيه:(يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ) است به معناى پشت كردن يعنى بجاى اينكه روى خود
جانب دشمن كنند و سنگر و جبهه جنگ را اداره و تدبير نمايند، پشت خود بدان كرده پا
به فرار مىگذارند و همچنين است توليتم يعنى اعراض كرديد و خود را به
جهتى كه مخالف جهت آنست قرار داديد يا روى خود را جهت مخالف آن برگردانيديد.
پس آنچه از
معانى ولايت در موارد استعمالش به دست مىآيد اينست كه ولايت عبارتست از يك نحوه
قربى كه باعث و مجوز نوع خاصى از تصرف و مالكيت تدبير مىشود، و آيه شريفه مورد
بحث، سياقى دارد كه از آن استفاده مىشود ولايت نسبت به خدا و رسول و مؤمنين به يك
معنا است، چه به يك نسبت ولايت را به همه نسبت داده است و مؤيد اين مطلب اين جمله
از آيه بعدى است:(فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ) براى اينكه
اين جمله دلالت و يا دست كم اشعار دارد بر اينكه مؤمنين و رسول خدا 6 از جهت
اينكه در تحت ولايت خدايند، حزب خدايند و چون چنين است پس سنخ ولايت هر دو يكى و
از سنخ ولايت خود پروردگار است و خداوند متعال براى خود دو سنخ ولايت نشان داده،
يكى ولايت تكوينى كه آيات راجع به آن را ذيلا درج مىكنيم. دوم ولايت تشريعى كه به
آيات آن نيز اشاره مىنماييم، آن گاه در آيات ديگرى اين ولايت تشريعى را به رسول
خود استناد مىدهد و در آيه مورد بحث همان را براى امير المؤمنين (ع) ثابت مىكند،
پس در اينجا چهار جور از آيات قرآنى هست:
[چهار دسته
آيات شريفه در باره: ولايت تكوينى خدا، ولايت تشريعى خدا، ولايت رسول اللَّه 6 و
ولايت امام على (ع)]
1- آياتى كه
اشاره به ولايت تكوينى خداى متعال دارد، و اينكه خداى متعال هر گونه تصرف در هر
موجود و هر رقم تدبير و به هر طورى كه خود بخواهد برايش ميسور و صحيح و روا است، مانند
اين آيات:(أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ
الْوَلِيُّ)[2] و(ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ)[3] و(أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ)[4] و
[1] نسبت پسر عمه راى ولاء و پسر عمو راى مولى گويند.
[2] بلكه به غير خداوند اوليايى براى خود اتخاذ كردهاند و حال
آنكه اگر ولى بحقى راى مىخواستند او خداوند متعال است. سوره شورى آيه 9.
[3] از خداى تعالى گذشته براى شما ولى و شفيعى نيست آيا باز هم
متذكر نمىشويد؟! سوره سجده آيه 4.
[4] تويى ولى من در دنيا و آخرت. سوره يوسف آيه 101.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 15