responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 159

سلطنت او، و تجاوز به اوست، و پر معلوم است كه اين نزاع و تجاوز با ايمان به خدا و آيات خدا سازگار نيست، و لذا در آيه مورد بحث نهى از اين عمل را صادر كرده و فرموده:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...) پس در حقيقت معناى آيه اين است: حرام نكنيد آنچه را كه خدا برايتان حلال كرده، با اينكه ايمان به خدا آورده‌ايد و خود را تسليم امر او نموده‌ايد.

[الزام و التزام به ترك آنچه خدا حلال كرده تعدى از حدود الهى و تجاوز به سلطنت تشريعى او است‌]

و ذيل آيه بعدى هم كه مى‌فرمايد:(وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ) اين معنا را كه آيه هم تشريع و هم جلوگيرى و هم امتناع را شامل است تاييد مى‌كند، و اينكه كلمه طيبات را اضافه كرده است به جمله‌(أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ) با اينكه كلام بدون ذكر آن هم تمام بود، براى اين بود كه به تتميم جهت نهى اشاره كرده باشد، و بفهماند تحريم حلال علاوه بر اينكه تجاوز از حد بندگى و معارضه با سلطنت خدا و مناقض با ايمان و تسليم است، خروج از حكم فطرت هم هست، زيرا فطرت، خود هر حلالى را پاكيزه و طيب مى‌داند، و از آنها هيچ نفرتى ندارد، كما اينكه در آيه ذيل كه رسول خدا 6 شريعتى را كه آورده توصيف مى‌فرمايد و از اين معنايى كه گفتيم خبر داده، يعنى آنچه را كه حلال است طيب و آنچه را كه حرام است خبيث و پليد دانسته، و فرموده است:(الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ ...)[1].

و به همين معنايى كه بيان كرديم تاييد مى‌شود كه:

اولا مراد از تحريم طيبات الزام و التزام به ترك حلالها است.

و ثانيا مراد از حل به قرينه مقابله با حرمت بطور عموم هر چيزى است كه در قبال حرمت باشد، پس هم مباحات و هم مستحبات و هم واجبات را شامل مى‌شود.

و ثالثا اضافه طيبات به‌(ما أَحَلَّ اللَّهُ) اضافه بيانيه است.

و رابعا مراد از اعتداء در جمله‌(وَ لا تَعْتَدُوا) همان تجاوز بر خداى سبحان است نسبت به سلطنت تشريعيش. يا اينكه مراد تعدى از حدود اوست به كناره‌گيرى از اطاعت و تسليم او و تحريم حلالهاى او. چنان كه در ذيل آيه طلاق مى‌فرمايد:


[1] مردم با تقوا همانهايند كه پيروى مى‌كنند رسول و نبى درس نخوانده‌اى راى كه اسم مباركش را در كتابهاى خود انجيل و تورات نوشته يافتند، پيغمبرى راى كه به معروف امرشان مى‌كند و از منكر نهى‌شان مى‌فرمايد و طيبات راى برايشان حلال و پليدى‌ها راى برايشان حرام مى‌نمايد و تكليف‌هاى گران و عهد و ميثاق‌هاى سنگين كه شريعت‌هاى سابق بدوش ايشان گذاشته بودند از دوششان برميدارد. سوره اعراف آيه 157.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست