responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 336

طلب فعل (جواب) است نه براى طلب افعال (اجابت).

سوم اينكه سياق آيه با اين توجيه سازگار نيست، زيرا اگر معنى گفتار حواريين كه گفتند:(هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ) اين باشد كه آيا خدايت راضى مى‌شود كه ما از او درخواست كنيم، يا تو براى ما از او تقاضا كنى كه مائده‌اى از آسمان بر ما نازل كند، و غرض‌شان اين باشد كه بخواهند با كسب اجازه براى سؤال يا با ديدن نزول مائده ايمان‌شان قوى شود، ديگر چه جا داشت كه عيسى ايشان را توبيخ نموده و بفرمايد:(اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ)؟! و وجه اينكه خداوند در جواب‌شان كفار را وعده عذابى دهد كه احدى از عالميان را به آن عذاب دچار نكرده باشد چيست؟!! بنا بر اين توجيه و تقرير حواريين كه جز حرف حسابى چيزى نگفتند و جز حاجتى مشروع چيزى نخواستند، پروردگار خودش فرموده:(وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)[1].

(قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) توبيخى است كه عيسى (ع) از آنان نموده براى اينكه كلام‌شان مشتمل بود بر پرسش از قدرت پروردگار وى بر فرستادن مائده، و اين كلام به هر صورت شبهه‌آور است. و اين توبيخ بنا بر وجهى كه ما اختيار كرديم جهتش واضح است، زيرا گفتيم اصل اين مؤاخذه و بازخواست كه متعقب است به آن وعيد شديد، مربوط به معجزه خواستن بيجا و بدون حاجت است كه در حقيقت بازى كردن با آيات خدا است و مربوط به تعبير ركيكشان است كه از ظاهر آن استفاده مى‌شود كه ايمان قلبى به قدرت ربوبى ندارند.

[دلائل و معاذيرى كه حواريون براى در خواست نزول مائده ذكر كرده‌اند]

(قالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَكُونَ عَلَيْها مِنَ الشَّاهِدِينَ).

سياق اين آيه ظاهر در اين است كه حواريين با اين گفتار خود خواسته‌اند اعتذار جسته و خود را از توبيخ عيسى (ع) رها سازند. و اين اعتذارشان به درخواست نابجاى‌شان بهتر مى‌چسبد تا به سؤال ركيكشان از قدرت خداوند. و همين ظهور نيز يكى از شواهدى است كه دلالت مى‌كند بر اين كه ملاك مؤاخذه تنها مساله ركاكت تعبير نيست بلكه ملاك معجزه خواستن بيجا و بدون حاجت آنان است، و اما اينكه گفتند: مى‌خواهيم از آن بخوريم ...، در اين كلام براى بيان غرض خود از درخواست معجزه چهار چيز را شمرده‌اند.

اول: خوردن، و گويا مرادشان از ذكر اين جهت اين است كه بگويند غرض ما از اين‌


[1] از فضل خداوند طلب كنيد. سوره نساء آيه 32.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 336
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست