نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 424
شريفترين سنن و مراسم است، و اگر گفتار ما در
پيرامون اين ابحاث به طول نمىانجاميد، همه آن قصص را استقصا نموده و در باره آنها
به طور مفصل بحث مىكرديم.
[ادب ديگر
انبياء (ع)، ادبى است كه در معاشرت و گفتگو با مردم و در برابر مكذبين و معاندين
مراعات مىنمودند]
8- ادب ديگر
انبيا ادبى است كه در معاشرت و محاوره با مردم آن را مراعات مىكردند.
يكى از مظاهر
آن، همان احتجاجاتى است كه با كفار داشتند و در قرآن كريم نقل شده، و همچنين
محاوراتى است كه با مؤمنين داشتهاند و نيز مختصرى از سيره منقوله از آنها است، چه
اگر در بيانات مختلفى كه آن حضرت با سركشان و جهال داشتند، جستجو كنيد نمىتوانيد
چيزى را كه خوش آيند كفار نباشد و يا ناسزا و اهانتى در آن بيابيد، آرى با اينهمه
مخالفت و فحش و طعنه و استهزاء و سخريه كه از آنان مىديدند جز به بهترين بيان و
خيرخواهانهترين وعظ پاسخشان نمىدادند و جز به سلام از آنان جدا نمىشدند:(وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً). يكى از آن محاورات،
محاورهايست كه خداى تعالى از نوح نقل نموده:
يكى ديگر
محاورهايست كه از قوم عاد و پيغمبرشان هود (ع) حكايت كرده و مىفرمايد:(إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ
اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ مِنْ دُونِهِ)[2].
و از قول آزر
چنين حكايت مىكند:
[1] پس گروهى از بزرگان قوم او( نوح ع) كه كافر شدند گفتند ما تو
راى جز بشرى عادى و مثل خود نمىبينيم و نمىبينيم كسى از وجوه و اشراف پيرويت
كرده باشد، جز اراذل و تهى دستان ما، و ما براى شما فضيلتى بر خود نمىبينيم، بلكه
بر عكس شما راى دروغگويانى مىپنداريم، نوح( ع) فرمود:
اى قوم آيا خيال مىكنيد به فرضى كه من از ناحيه پروردگارم
داراى حجت و معجزهاى باشم و خداوند از ناحيه خود مرا نبوتى داده باشد و اين امر
در اثر كم فكرى شما بر شما پوشيده باشد آيا مىتوانم شما راى به معرفت آن اكراه
كنم با اينكه شما از آن كراهت داريد. سوره هود آيه 28.
[2] قوم او گفتند كه ما در باره تو جز اين قضاوت راى نمىكنيم كه
بعضى از بتها و خدايان ما تو را آسيب زده و عقلت راى تباه كردهاند، گفت من جدا
خداى راى شاهد مىگيرم شما نيز شاهد باشيد كه من از چيزى كه شما براى خدا شريك
گرفتهايد بيزارم. سوره هود آيه 55.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 424