نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 447
مىكند كه حقيقت هر چيزى و نشانه حقيقت بودن آن
برگشت حقيقى آن است به خداى سبحان، كما اينكه خود فرمود:(أَلا
إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ)[1] علاوه بر
اين، فائده مهم ديگرى دارد، و آن اين است كه اتكا و اعتماد انسان بر پروردگارش- در
حالتى انسان را آشناى به پروردگارى مىكند كه داراى قدرت غير متناهى و ارادهاى
قاهر غير مغلوب است- ارادهاش را چنان كشش داده و عزمش را چنان راسخ مىكند كه
موانعى كه پيش مىآيد، در او رخنه نكرده و رنج و تعبى كه در راه رسيدن به هدف
مىبيند خللى در او وارد نمىسازد و هيچ تسويلى نفسانى و وسوسه شيطانى كه بصورت
خطورهاى وهمى در ضمير انسان خودنمايى مىكند آن را از بين نمىبرد.
رواياتى
چند در باره پارهاى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت
18- و در
كتاب ارشاد ديلمى است كه: رسول خدا 6 لباس خود را خودش وصله مىزد، و كفش خود را
خود مىدوخت، و گوسفند خود را مىدوشيد، و با بردگان هم غذا مىشد، و بر زمين
مىنشست و بر دراز گوش سوار مىشد و ديگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مىكرد، و
حيا مانعش نمىشد از اينكه ما يحتاج خود را خودش از بازار تهيه كرده به سوى اهل
خانهاش ببرد، به توانگران و فقرا دست مىداد و دست خود را نمىكشيد تا طرف دست
خود را بكشد، بهر كس مىرسيد چه توانگر و چه درويش و چه كوچك و چه بزرگ سلام
ميداد، و اگر چيزى تعارفش مىكردند آن را تحقير نمىكرد اگر چه يك خرماى پوسيده
بود، رسول خدا 6 بسيار خفيف المؤنه و كريم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و
بدون اينكه، بخندد هميشه تبسمى بر لب داشت، و بدون اينكه چهرهاش در هم كشيده باشد
هميشه اندوهگين به نظر مىرسيد، و بدون اينكه از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع
بود، و بدون اينكه اسراف بورزد سخى بود، بسيار دل نازك و مهربان به همه مسلمانان
بود، هرگز از روى سيرى آروغ نزد، و هرگز دست طمع به سوى چيزى دراز نكرد[2].
19- و در
كتاب مكارم الاخلاق روايت شده كه: رسول اللَّه 6 عادتش اين بود كه خود را در
آينه ببيند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا اين كار را در برابر