responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 369

بكار بسته و تمرين كند تا آنكه به عمل عادت كند و به اين وسيله اعتقادات بر خلافى كه در زواياى دلش هست به كلى از بين برود و تصديق به آنچه كه آموخته در دلش رسوخ نمايد، زيرا مادامى كه عمل نكرده احتمال مى‌دهد كه شايد اين عمل ممكن نباشد ولى وقتى مكرر عمل كرد، رفته رفته اين احتمالات از بين مى‌رود. آرى بهترين دليل بر امكان هر چيزى وقوع آن است، و لذا مى‌بينيم عملى كه انسان سابقه انجام آن را ندارد انجام آن به نظرش دشوار بلكه ممتنع است ولى وقتى براى بار اول آن را انجام داد امتناعى كه قبلا در نظرش بود مبدل به امكان مى‌شود، ولى هنوز در نفس اضطرابى در باره آن هست و در باره وقوع اولين بار آن تعجب مى‌كند، گويا كارى نشدنى انجام داده، و اگر بار دوم و سوم آن را انجام داد، رفته رفته آن عظمت و صولت سابقش از بين مى‌رود و عمل مزبور در نظرش از عاديات مى‌شود، و ديگر هيچ اعتنايى به آن ندارد و لذا گفته‌اند: همانطورى كه شر عادت مى‌شود خير هم عادت مى‌شود.

[اثر عمل در پرورش خود و ديگران، و بيان اينكه مربى بايد بدانچه به ديگران مى‌آموزد ايمان داشته، عملش مطابق علمش باشد]

اين روشى كه در تعليم و تربيت گفتيم رعايتش در تعليمات دينى على الخصوص در تعليمات دينى اسلامى از روشن‌ترين امور است، چه شارع مقدس اسلام در تعليم گروندگان خود اكتفاء به بيان كليات عقلى و قوانين عمومى نكرده، بلكه مسلمين را از همان ابتداء تشرفشان به اسلام به عمل واداشته، آن گاه به بيان لفظى پرداخته، روى اين حساب هر فرد مسلمانى كه در فرا گرفتن معارف دينى و شرايع آن تكميل شده باشد قهرا قهرمان عمل به آن شرايع هم هست.

چنين كسى به هر عمل صالحى مجهز و از توشه تقوا و فضيلت توانگر است.

و اين اسلوب خود قاعده‌ايست كلى، يعنى هر معلم و مربى كه بخواهد در تعليم و تربيت اشخاص موفقيتى كسب كند بايد خودش به گفته‌ها و دستورات خود عمل كند، آرى براى علم بى عمل هيچ تاثيرى نيست، زيرا همانطورى كه براى الفاظ دلالت هست عمل هم داراى دلالت است، به اين معنا كه اگر عمل بر خلاف قول بود دلالت مى‌كند بر اينكه در نفس صاحبش حالتى است مخالف گفته‌هاى او كه گفته‌هايش را تكذيب مى‌كند و مى‌فهماند كه گفته‌هايش جز كيد و نوعى حيله براى فريب دادن مردم و به دام انداختن آنها نيست.

و لذا مى‌بينيم دلهاى مردم از شنيدن مواعظ اشخاصى كه خود در طريقه‌اى كه به مردم پيشنهاد مى‌كنند صبر و ثبات ندارند نرم نمى‌شود، و نفوس‌شان منقاد نصايح آنان نمى‌گردد، و چه بسا بگويند: گفته‌هايش همه باطل است زيرا اگر حق بود خودش به آن عمل مى‌كرد. و اگر هم به اين صراحت حكم به بطلان آن نكنند لا اقل در باره صحت و بطلان آن ترديد نموده و مى‌گويند: معلوم مى‌شود او خودش گفته‌هاى خود را صحيح و حق نمى‌داند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 6  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست