نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود جلد : 3 صفحه : 583
منها ائتلف هاهنا و ما تناكر منها ثمّة اختلف هاهنا . و من كذب علينا اهل البيت حشره الله يوم القيامة اعمى يهوديّا ، و ان ادرك الدّجّال آمن به و ان لم يدرك آمن به فى قبره » « آنگاه امام غلام خود را فرمود آب برايم بگذار و مرا اشاره فرمود كه بمانم و آن گروه كه حديث را از امام شنيدند و نوشتند باز گشتند . پس امام در حالى كه چهره اش گرفته بود بيرون آمد و گفت : « آيا ديدى و شنيدى كه چه حديث مىكنند ؟ « گفتم اينان چه هستند و حديث ايشان چيست ؟ « امام گفت : شگفت انگيزتر از همه دروغ گفتن ايشان و نسبت دادن آنان است به من چيزى را كه من نگفتهام و هيچ كس از من نشنيده است و بالاتر از اين گفتهء ايشانست كه اگر من آنها را انكار كنم از من نمىپذيرند ! ! اين مردم را چه افتاده است ؟ خداى ايشان را مهلت ندهد و جزاى آنان را بتأخير نيفكند . . » كلمهء « ثورى » كه بفتح ثاء مثلَّثه و سكون و او و كسر راء مضاف به ياى نسبت ضبط شده نسبت است به « ثور » كه نام چند كس از مردان قبائل متعدد بوده از آن جمله است ثور همدان و او ثور بن مالك بن . . است و به اين ثور منسوب است حسن بن صالح فقيه ثورى و از آن جمله است « ثور اطحل » ( با طاء مهمله ساكنه و حاء مهمله مفتوحه ) و آن نام كوهى است معروف در مكه و در آن كوه است غارى كه پيغمبر هنگام رفتن از مكه در آن پنهان شده و به مناسبت اين كه اطحل بن عبد مناة بن ادّ . . در آن سكنى گزيده ثور اطحل ناميده شده و ، به قولى ، نام آن كوه ، اطحل و ثور كه پسرى ديگر از عبد مناة بوده بدان اضافه شده و به اين ثور منسوب است . ربيع بن خيثم و گروه خويشان و پسر او . و از آن جمله است ثور تميم كه سمعانى اين سفيان بن سعيد را بدان منسوب دانسته و از آن جمله است . . ديگران هم در نسبت سفيان به « ثور » كه كدام ثور است سخنانى آوردهاند كه نقل آنها در اينجا بيهوده است آن چه در اينجا بايد گفته شود اينست كه :
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود جلد : 3 صفحه : 583