responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقه نویسنده : محقق داماد‌، سيد مصطفى    جلد : 3  صفحه : 102

سرايت نمى‌كند.
در فقه عامّه نيز سوگند استظهارى سابقه دارد. به نظر فقهاى حنفى در چهار مورد قاضى مى‌تواند به مدّعى عرض يمين نمايد هر چند كه طرف دعوى مطالبه سوگند نكند اين چهار مورد در ماده 1746 المجله آمده است:
اول، در صورتى كه مفاد دعواى مدّعى حقى عليه متوفى باشد و به وسيله گواهان آن به اثبات رسد، قاضى دادگاه به مدّعى پيشنهاد مى‌كند سوگند ياد كند مبنى بر اين كه حق مزبور را به هيچ وجه نه شخصا و نه به وسيله ديگرى استيفا نكرده و نيز ذمه مدّعى عليه را برى ننموده و يا به ديگرى حواله نكرده و يا ديگرى آن را از طرف ميّت نپرداخته و نيز وثيقه و رهنى از ميت نزد وى وجود ندارد. اين نوع سوگند را سوگند استظهارى مى‌نامند.
دوم، هرگاه شخصى عليه ديگرى ادعاى استحقاق عينى را كند و آن را به اثبات رساند، او را سوگند مى‌دهند كه آن را قبلا نفروخته و يا به نحوى از ملكيت خود خارج نساخته است.
سوم، چنانچه خريدار مبيع را به علت عيب برگرداند، حاكم او را سوگند مى‌دهد كه به هيچ وجه قبلا به اين عيب تن در نداده و نيز لفظا و يا از طريق تصرّف مالكانه رضايت خويش را اعلام ننموده است.
چهارم، وقتى قاضى محكمه مى‌خواهد به نفع شفيع به شفعه رأى صادر كند، او را سوگند مى‌دهد كه حق خويش را به هيچ وجه اسقاط ننموده است. [1]
در ميان موارد چهارگانه فوق، تنها مورد اول با فقه اماميه منطبق است و باقى موارد سابقه‌اى در فقه اماميه ندارد. قاضى ابو يوسف، همانند فقهاى اماميه، در مورد دعوى بر غايب، فتوى به انجام تحليف توسّط حاكم صادر نموده ولى البته نه همه جا، بلكه تنها جايى كه زن عليه شوهر غايب خود دعواى نفقه نمايد، بايد او را سوگند داد كه براى او مالى به جاى ننهاده و به او نفقه نپرداخته است. [2]
[1] تحرير المجله؛ ج 2، ص 145.
[2] الفتاوى البزازيه (در حاشيه الفتاوى الهنديه) ابن بزاز؛ ج 5، صص 168، 169.
نام کتاب : قواعد فقه نویسنده : محقق داماد‌، سيد مصطفى    جلد : 3  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست