نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 91
(اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا ...)، منافى
با آن مىداند با اينكه يكى از مقتضيات رحمت همين است كه هر ذى حقى را به حقش
رسانيده، و براى هر مظلومى از ظالمش قصاصى گرفته و هر طغيانگرى به طغيانش گرفته
شود؟.
و اما جمله(وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ) ظاهرش نفى
استقبالى است، چون صفت معذبهم و استمرارى كه جمله
يستغفرون مفيد آن است ظهور در نفى استقبالى دارد، و جمله(وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ) حاليه است، و معنايش اين است كه خداوند در
آينده نيز عذاب نخواهد فرستاد ما دام كه طلب آمرزش مىكنند.
اين جمله بهر
معنايى كه گرفته شود با وضع مشركين مكه منطبق نمىشود، براى اينكه آنان مشرك و
معاند بودهاند و در برابر حق خاضع نگشته و از هيچ ظلم و گناهى استغفار
نمىكردهاند، رواياتى هم كه مىگويد مشركين بعد از آن حرفى كه زدند(اللَّهُمَّ إِنْ كانَ ...) پشيمان شده و در مقام استغفار برآمده و
گفتند: غفرانك اللهم اشكال را حل نمىكند، براى اينكه صرفنظر از اينكه
اين روايات اعتبارش ثابت نشده خداى تعالى در كلام خودش به استغفار مشركين و مخصوصا
بزرگان ايشان كه پيشوايان كفر بودهاند اعتنا نكرده و آن را لغو دانسته، و معلوم
است كه استغفار لغو هيچ اثرى ندارد، و اگر استغفار مشركين لغو نبود، و مىتوانست
اثر اين جرمشان را كه گفتند(اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ
الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ ...)، برطرف سازد
ديگر جا نداشت خداوند آنان را مذمت و سرزنش نموده و در سياق آياتى نظير آيه(وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ) كه ايشان را
مذمت و سرزنش مىكند و جرائم و مظالمى را كه در باره رسول خدا 6 و مؤمنين روا
داشتند برمىشمارد ذكر فرمايد.
علاوه، اينكه
بعد از دو آيه مىفرمايد:(وَ ما لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ
اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ...) با نفى عذاب
در دو آيه مورد بحث نمىسازد، براى اينكه ظاهر جمله مذكور اين است كه منظور از
عذابى كه به آن تهديد كرده عذاب كشته شدن به دست مؤمنين است، هم چنان كه جمله
بعديش كه مىفرمايد:(فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ
تَكْفُرُونَ) دلالت بر آن دارد.
حال كه آيه
شريفه ظهور در اين معنا دارد، اگر گويندگان(اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ ...) مشركين قريش و يا
برخى از آنان باشد، و منظور از عذابى هم كه نفى شده عذاب آسمانى بوده باشد ديگر
انكار وقوع عذاب به معناى كشته شدن و امثال آن برايشان معنا ندارد، براى اينكه
برگشت معناى آيه در اين فرض به تشديد بوده و حاصلش اين است كه مشركين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 91