responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 47

ملاقات مى‌كنيد ملاقات جنگى و يا در حالى كه مى‌رويد تا با ايشان بجنگيد پس از ايشان نگريزيد، كه هر كس در چنين وقتى از ايشان بگريزد و از ميدان جنگ برگردد با غضب خدا بر گشته است، و ماواى او جهنم است كه بد بازگشت گاهى است، مگر اينكه فرارش به منظور بكار بردن حيله‌هاى جنگى و يا براى اين باشد كه بخواهد به اتفاق رفقايش بجنگد كه در اين دو صورت اشكال ندارد.

[پيروزى مسلمين در جنگ بدر مرهون عنايت الهى و امدادهاى غيبى بوده است ((... وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ ...))]

(فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌ ...) دقت در اين آيه شكى باقى نمى‌گذارد در اينكه آيه شريفه اشاره به جنگ بدر مى‌كند، و جمله ما رميت ... هم اشاره به آن مشت ريگى است كه رسول خدا 6 به طرف مشركين پاشيد، و منظور از قتل كشتار كفار بدست مسلمين در همان جنگ است، و ذيل آيه كه مى‌فرمايد:(وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً) دلالت دارد كه سياق آيه سياق منت‌گذارى است، و خداى تعالى مى‌خواهد نصرت خود را بر مسلمين منت بگذارد، و به همين جهت نيز عين آن عملى را كه رسول خدا 6 نفى كرده براى وى اثبات نموده و مى‌فرمايد: تو نپاشيدى وقتى كه پاشيدى .

از همه اين شواهد بدست مى‌آيد كه منظور از جمله‌(فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌) اين است كه عادى بودن داستان بدر را نفى نموده و انكار فرمايد، و بفرمايد: كه خيال نكنيد استيصال كفار و غلبه شما بر ايشان امرى عادى و طبيعى بود، چگونه ممكن است چنين باشد و حال آنكه عادتا و طبيعتا مردمى اندك و انگشت شمار و فاقد تجهيزات جنگى با يك يا دو راس اسب، و عدد مختصرى زره و شمشير نمى‌توانند لشكرى مجهز به اسبان و اسلحه و مردان جنگى و آذوقه را تار و مار سازند چون عدد ايشان چند برابر است و نيروى ايشان قابل مقايسه با نيروى اين عده نيست، وسائل غلبه و پيروزى همه با آنها است، پس قهرا آنها بايد پيروز شوند.

پس اين خداى سبحان بود كه بوسيله ملائكه‌اى كه نازل فرمود مؤمنين را استوار و كفار را مرعوب كرد، و با آن سنگ‌ريزه‌ها كه رسول خدا 6 به سمتشان پاشيد فراريشان داد، و مؤمنين را بر كشتن و اسير گرفتن آنان تمكن داده و بدين وسيله كيد ايشان را خنثى و سر و صدايشان را خفه كرد.

پس جا دارد اين كشتن و بستن و اين سنگ‌ريزه پاشيدن و فرارى دادن همه به خداى سبحان نسبت داده شود نه به مؤمنين.

پس اينكه در آيه همه اينها را از مؤمنين نفى نموده از باب ادعاى به عنايت است با

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 47
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست