نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 46
و نيز در باره
كلمه زحف مىگويد: زحف به معناى نزديك شدن به آرامى و آهسته آهسته
است، و تزاحف به معناى نزديك شدن دو چيز است به يكديگر، مثلا وقتى
گفته مىشود: زحف، يزحف، زحفا و يا گفته مىشود: ازحفت
للقوم معنايش اين است كه من براى اينكه با مردم بجنگم به ايشان نزديك شده و
در برابرشان استوار ايستادم، ليث مىگويد:
زحف عبارت
است از جماعتى كه با هم يك دفعه به دشمن خود نزديك شوند، و جمع آن زحوف است[1].
توليت
ادبار دشمنان به معناى اين است كه دشمنان را در پشت سر خود قرار دهند، و
معناى آيه اين است كه پشت به دشمن و رو به جهت هزيمت مكنيد. خطاب در اين آيه خطابى
است عمومى و مختص به يك وقت و يك جنگ نيست، پس اينكه بعضى از مفسرين آن را مختص به
جنگ بدر و حرمت فرار از آن جنگ گرفتهاند صحيح نيست، علاوه بر اينكه قبلا متوجه
شديد كه اين آيات بعد از جنگ بدر نازل شده نه در آن روز، و اينكه اين آيات دنباله
آيات صدر سوره است كه مىفرمود:(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ
...) البته براى اين حرف تتمهاى است كه بزودى- ان شاء اللَّه- در بحث
روايتى از نظر خواننده خواهد گذشت.
(وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ
مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ ...) تحرف به معناى انحراف از خط وسط
و ميل به حرف است كه به معناى طرف هر چيزى است، و در اينجا به اين
معنا است كه مرد جنگى در ميدان جنگ از اين سو به آن سو شود تا بدين وسيله راهى
براى غافلگير كردن حريف خود پيدا كند.
و
تحيز به معناى گرفتن حيز است كه به معناى مكان است، و
كلمه فئة به معناى يك قطعه از جماعت مردم است و تحيز بسوى
فئه به اين معنا است كه مرد جنگى از يك تاختن صرفنظر نموده و خود را به طرف
عدهاى از قوم خود بكشاند تا به اتفاق ايشان بجنگد.
كلمه
باء از بواء به معناى رجوع به مكان و استقرار در آن است لذا
راغب مىگويد: معناى اصلى كلمه بواء مساوى بودن اجزاء در مكان است به
خلاف نبوة كه معنايش منافى بودن آن اجزاء است[2]،
و بنا بر آنچه راغب گفته معناى آيه چنين مىشود:
برگشت
به جاى خود در حالى كه غضب خدا را به همراه داشت .
پس معناى دو
آيه مورد بحث اين مىشود: اى كسانى كه ايمان آوردهايد وقتى كفار را