نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 298
[منظور از مؤمنانى
كه سكينت بر آنان نازل گرديد افراد معدودى است كه رسول خدا 6 را تنها نگذاشتند و
فرار نكردند]
مگر اينكه از
راه ديگرى اين دسته را هم مشمول موهبت سكينت بدانيم، و بگوئيم درست است كه اين
دسته با فرار از جنگ گناهكار و بيمار دل شدند، و ليكن ممكن است با دلهايى صادق
بسوى پروردگار خود توبه نصوح كرده، و واجد شرائط شده(فَعَلِمَ
ما فِي قُلُوبِهِمْ) و خداوند دلهايشان را قابل ديده و آن وقت
سكينت را بر همه آنان يعنى اين دسته و دسته اول نازل كرده، و همگى را بر دشمن ظفر
داده است. و شايد تعبير به كلمه ثم كه بعديت را مىرساند اشاره به
همين معنا باشد.
و ليكن دو
اشكال باقى مىماند:
اول اينكه
اگر اين احتمال صحيح مىبود جا داشت كه در آيه شريفه متعرض توبه توبه كاران شود، و
اگر متعرض مىشد آن وقت جمله(ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ
ذلِكَ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ) مختص به كفارى مىشد
كه بعدا مسلمان شدند، و حال آنكه در آيه شريفه اثرى از چنين معنايى نيست، قرينهاى
هم كه اين احتمال را تقويت كند وجود ندارد- دقت بفرمائيد.
دوم اينكه و
جدان هر كسى گواهى مىدهد كه ميان دو طايفه كه يكى از ايشان نسبت به رسول خدا 6
وفادارى نموده و از جانگذشتگى بخرج داده و آن ديگرى پيغمبر را در ميان دشمنان
گذاشته و فرار كرده، و حتى به پشت سر خود نگاهى هم نينداخته فرق بسيارى است، و از
روش قرآن بدور است كه ميان اين دو دسته فرق نگذارد، و محنتى را كه دسته اول در راه
خدا كشيده و نفس خود را براى رضاى او در مهلكهها انداخته ناديده انگارد و
سپاسگزارى ننمايد، و حال آنكه خود قرآن خدا را شاكر و عليم خوانده است.
بلكه قرآن
كريم اگر در جايى كه ملتى را عتاب و يا توبيخ و مذمت مىكند در ميان آن ملت حتى يك
نفر صالح وجود داشته باشد آن يك نفر را استثناء نموده و خصوص او را مدح و ثنا
مىگويد، هم چنان كه در بسيارى از موارد كه خطاب متوجه يهود و نصارى است اين معنا
را مشاهده مىكنيم، و مىبينيم كه خداى تعالى عامه يهود و يا نصارى را مورد عتاب و
يا مذمت و توبيخ قرار داده و نسبت كفر به آيات خدا و تخلف از اوامر و نواهى او را
بايشان مىدهد، آن گاه يك عده قليلى از ايشان را كه به آيات خدا كفر نورزيدهاند
مدح و ثنا مىگويد.
و از اين
روشنتر آياتى است كه متعرض داستان جنگ احد است كه نخست بر مؤمنان منت مىگذارد به
اينكه سرانجام ياريشان كرد، و سپس مورد عتابشان قرار مىدهد كه چرا سستى نموده و
تن بذلت دادند، آن گاه در آخر آن عده قليلى را كه ثبات قدم داشتند استثناء نموده و
به وعده حسنى نويدشان داده آنهم نه يك بار و دو بار، مىفرمايد:(
وَ سَيَجْزِي اللَّهُ)
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 298