نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 299
(الشَّاكِرِينَ )[1] و يا(وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ)[2].
نظير اين
بيان را در آيات راجع به جنگ احزاب مشاهده مىكنيم، چون در آن آيات مؤمنان را
جميعا مورد عتاب شديدى قرار داده، و منافقان و بيماردلان را مذمت و توبيخ مىكند،
و از آن جمله مىفرمايد:(وَ لَقَدْ كانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ
لا يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ كانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلًا)[3].
آن گاه در
آخر، قضيه را بمثل آيه زير ختم مىكند:(مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ
صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ
مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا)[4] و اگر احتمال فوق
صحيح هست پس چرا خداوند در داستان جنگ حنين متعرض مدح مؤمنين ثابت قدم نشده و حال
آنكه داستان مزبور دست كمى از ساير غزوات نداشت؟ و نيز در اين داستان مدحى و
ستايشى كه مايه امتنان و سرافرازى مؤمنين باشد نكرده با اينكه افراد ديگرى را كه
مانند ايشان بودند در آيات مربوط به ديگر غزوات به چنين مدحى مفتخر نموده است؟
آنچه گفته شد
اين احتمال را بذهن و به اعتبار عقلى نزديك مىسازد كه منظور از مؤمنانى كه سكينت
بر ايشان نازل گرديد تنها خصوص آن افراد معدودى است كه رسول خدا 6 را وانگذاشتند،
و فرار نكردند، و اما ساير مؤمنان يعنى آنهايى كه فرار كردند و دوباره برگشتند
آنها مشمول جمله(ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عَلى مَنْ
يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ) مىباشند البته نه همه آنان، بلكه
افرادى از ايشان كه مشمول عنايت و توفيق خداوندى گشتند، هم چنان كه از كفار هوازن
و ثقيف و از طلقاء و بيماردلان افرادى كه مشمول عنايت خداوندى شدند موفق به توبه
گرديدند.
اين آن
معنايى است كه بحث تفسيرى ما را بدان راهنمايى مىكند، و اما روايات، بحث
جداگانهاى دارد كه ان شاء اللَّه تعدادى از آنها ذكر خواهد شد.
و اما
استشهادى كه به برگشت فورى مسلمين پس از شنيدن نداى رسول خدا 6 و عباس كرده،
منافاتى با گفتار ما ندارد كه گفتيم جمله
[4] پارهاى از مؤمنان كسانيند كه پيمانى راى كه با خدا بستند
بسر بردند، پس عدهاى از ايشان شهيد گشتند و بعضى از آنان در انتظارند و هيچ گونه
تغييرى ندادند. سوره احزاب آيه 23
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 299