نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 17
اين بود كه
مىترسيديم از ناحيه دشمن آسيبى به رسول خدا 6 برسد، لذا به حراست او پرداختيم،
آيه شريفه(يَسْئَلُونَكَ
عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ
أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ) نازل شد
و رسول خدا آن را در ميان مسلمين تقسيم كرد ...[1].
و نيز مىگويد:
ابن ابى شيبه، ابو داود، نسايى، ابن جرير، ابن منذر، ابن حبان، ابو الشيخ، ابن
مردويه و حاكم- وى سند را صحيح دانسته- و بيهقى در كتاب دلائل، همگى از ابن عباس
روايت كردهاند كه گفت: در روز بدر رسول خدا 6 فرمود: هر كس كه دشمنى را بكشد
فلان مقدار از غنيمت مىبرد و هر كس شخصى را اسير بگيرد فلان مبلغ.
پير مردان در
زير پرچمها استقامت كرده، و جوانان بسوى قتال و گرفتن غنيمت شتافتند، لذا پير
مردان به جوانان گفتند: ما را بايد با خود شريك كنيد، چون ما براى شما پايگاهى
بوديم اگر به خطرى برمىخورديد بما پناهنده مىشديد، جوانها زير بار نمىرفتند،
لذا مخاصمه را نزد رسول خدا 6 برده و در جوابشان اين آيه نازل شد:(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ) و رسول خدا
6 غنائم را در ميان همه لشكريان بطور مساوى تقسيم كرد[2].
مؤلف: در اين
معانى روايات ديگرى نيز هست، البته در اينجا رواياتى است راجع به تفصيل داستان
انفال كه در روشن شدن معناى آيات خيلى تاثير دارند و ما آنها را در ذيل آيات بعدى
ايراد خواهيم كرد.
و در بعضى از
روايات دارد كه پيغمبر6 ايشان را وعده داد كه سلب [3]
و غنيمت را به ايشان بدهد و ليكن خداوند با جمله(قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ) آن را نسخ كرد، و به
اين معنا اشاره دارد آنچه كه در اين روايت است، و لذا بعضىها بهمين روايت استناد
كرده و گفتهاند زمامدار مىتواند به وعدهاى كه به لشكريان خود داده وفا
نكند ليكن اين روايت با اختلافى كه در روز بدر در باره غنيمت كردند جور
درنمىآيد، براى اينكه اگر رسول خدا 6 به ايشان چنين وعدهاى داده بود ديگر با
وعده صريح آن جناب اختلاف نمىكردند.
و نيز در
الدر المنثور است كه ابن جرير از مجاهد روايت كرده كه گفت: اصحاب از رسول خدا 6
مساله خمس را پرسيدند كه وقتى چهار پنجم غنيمت بين لشكريان