نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 95
بنا بر اين مقدمهاى كه گفته شد معناى اين آيه
چنين مىشود: شما فاقد پايگاهى هستيد كه براى اقامه دينى كه خدا بسويتان فرستاده
ناگزير از اعتماد بر آن هستيد و تقوا و توبه پى در پى و اعتماد به ركن او نيز
نداريد، آرى شما سر در راه اطاعت خداوند نداريد، بلكه سر پيچ و متجاوز از حدود
خداييد.
و اين معنايى
است كه از آيه زير نيز بخوبى استفاده مىشود زيرا در اين آيه خطاب را متوجه به نبى
خود و هم به مؤمنين نموده و مىفرمايد:(شَرَعَ لَكُمْ مِنَ
الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا
بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى) در حقيقت اديان الهى
را منحصر در شريعتهاى انبياى نامبرده كرده، سپس مىفرمايد:(أَنْ
أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ) بيان مىكند كه
برگشت همه اين دستورات وحدت كلمه در اقامه دين است، آن گاه دنبالش مىفرمايد:(كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ) و اين براى اينست كه
به نظرهاى كوتاهشان اتفاق و پايدارى در پيروى دين، امرى دشوار و بزرگ مىرسيده،
سپس با جمله(اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي
إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ)[1] خبر مىدهد
از اينكه اقامه دين براى كسى جز به هدايت پى در پى الهى دست نمىدهد و كسى هم موفق
به آن نمىگردد مگر اينكه متصف به انابه باشد و با رجوع پى در پىاش به درگاه خدا،
رشته ارتباط با آن درگاه بر قرار داشته باشد، و يا جمله(وَ ما
تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ)[2] كه جهت تفرقه و
پراكندگيشان و علت اينكه نتوانستند دين خدا را اقامه كنند بيان مىكند كه آنها راه
ظلم و تعدى را پيش گرفته و از راه وسط و شيوه عادلهاى كه خدا برايشان مقرر
فرموده، منحرف شدند.
نظير اين
آيات در مواضع متعددى از قرآن كريم بچشم مىخورد، از آن جمله مىفرمايد:
[1] تشريع كرد براى شما از اساس دين همان را كه به نوح توصيه
فرمود و آنچه را كه بتو وحى فرستاديم و آنچه را كه ابراهيم و موسى و عيسى را به آن
وصيت كرديم عبارت بود از اينكه: دين را اقامه كنيد و در آن متفرق نشويد، گرانست بر
مشركين توحيدى كه آنها را به آن دعوت مىكنى، خداوند هر كه را بخواهد به سوى خود
ميكشاند، و به سوى خود هدايت مىكند كسى را كه توبه كند. سوره شورى آيه 13.
[2] و متفرق نشدند مگر بعد از اينكه به حقيقت راه يافتند، با
اينهمه از روى ستم و تعدى در بين خود اختلاف كردند. سوره شورى آيه 14.
[3] پس معتقد بدين باش( استقامت در دين داشته باش) در حالى كه
ثبات قدم و ميل به آن داشته باشى، پيروى كن فطرت خداى را، همان فطرتى كه خداوند
مردم را بر طبق آن فطرت آفريده، در آفرينش خداوند تبديل و تغيير نيست اين دين است
كه مىتواند جامعه را اداره كند و ليكن بيشتر مردم نمىدانند. سوره روم آيه 32.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 6 صفحه : 95