نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 361
عطف است بر كلمات صورت و سر و معناى
جمله چنين است من صورت و سر زيد را بوسيدم، و به شانه او دست كشيدم، و دستش
را ، آرى با اينكه وجه اول وجهى است رو براه و كثير الورود در كلام عرب هيچ
انسان سليم الفطرهاى وجه دوم را اختيار نمىكند.
اتفاقا بر
طبق وجه اول رواياتى از ائمه اهل بيت (ع) وارد شده، و اما رواياتى كه از طرق اهل
سنت آمده هر چند كه ناظر به تفسير لفظ آيه نيست، و تنها عمل رسول خدا 6 و يا
فتواى بعضى از صحابه را حكايت مىكند، كه در وضو پاى خود را مىشستهاند، و ليكن
از آنجايى كه خود آن روايات در مضمونى كه دارند متحد نيستند، و در بين خود آنها
اختلاف است، بعضى حكايت كردهاند كه رسول خدا 6 پاى خود را مسح مىكرده، و بعضى
ديگر حكايت كردهاند كه مىشسته، و چون اين دو دسته روايات با هم متعارضند، ناگزير
بايد طبق روايات ائمه اهل بيت عمل كرد.
[توجيهات
نادرستى كه به منظور توجيه برخى روايات مخالف كتاب، بر آيه وضو تحميل كردهاند]
ولى بيشتر
علماى اهل سنت اخبار دسته دوم را بر اخبار دسته اول ترجيح دادهاند. و ما نيز در
اينجا كه مقام تفسير آيه قرآن است سخنى با آنان نداريم، زيرا جاى بگومگوى در اين
مساله، كتب فقهى است و ربطى به كتاب تفسير ندارد، تنها بگومگويى كه ما با آنان
داريم اين است كه در صدد بر آمدهاند آيه را طبق فتوايى كه خود در بحث فقهى
دادهاند حمل كنند، و به اين منظور براى آيه توجيهات مختلفهاى ذكر كردهاند، كه
آيه شريفه تحمل هيچيك از آنها را ندارد، مگر در يك صورت و آن اين است كه قرآن كريم
را از اوج بلاغتش تا حضيض پستترين و نسنجيدهترين كلمات پائين بياوريم.
مثلا (پناه
مىبريم به خدا از خطر تعصب جاهلانه) بعضى گفتهاند كلمه ارجلكم عطف
است بر كلمه وجوهكم ، به آن بيانى كه گذشت[1]،-
البته اين در صورتى است كه ارجلكم به نصب خوانده شود، و اما بنا به
قرائت ارجلكم به صداى پائين لام، مساله تبعيت را كه بيان مختصر آن
گذشت، پيش كشيدهاند، و شما خواننده محترم فهميدى كه آيه شريفه و هيچ كلام بليغى
كه در آن وضع و طبع تطابق داشته باشد نه تحمل آن را دارد و نه تحمل اين را.
و بسيارى
ديگر در توجيه قرائت به صداى پائين لام، گفتهاند: اين از قبيل عطف در لفظ به
تنهايى است و خلاصه گفتارشان اين است كه كلمه ارجلكم فقط لفظش عطف شده
به كلمه رؤسكم ، و اما معناى آن عطف است به كلمه وجوهكم ،
پس اگر آن را به
[1] مجمع البيان ج 3 ص 164 و تفسير المنار ج 6 ص 229.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 361