responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 152

مؤلف: اخبار در مذمت زياد حرف زدن و مدح كم سخن گفتن و سكوت و مطالبى مربوط به آن بسيار زياد است كه هم در جوامع شيعه روايت شده و هم در جوامع اهل سنت.

و در همان كتاب است كه ابو نصر سجزى در كتاب الابانه از انس روايت كرده كه گفت: مردى اعرابى به حضور رسول خدا 6 شرفياب شد، رسول خدا 6 به وى فرمود: اى اعرابى خداى عز و جل در قرآن اين آيه را بر من نازل كرده:

( لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ‌) ... (فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً )، اى اعرابى منظور از اجر عظيم بهشت است، اعرابى گفت: حمد آن خدايى را كه ما را به سوى اسلام هدايت فرمود.

و در همان كتاب در تفسير آيه:(وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ ...) مى‌گويد: ترمذى و بيهقى در كتاب الاسماء و الصفات از پسر عمر روايت كرده‌اند كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: خداى عز و جل اين امت را هرگز بر ضلالت، جمع و متحد القول نمى‌كند و دست خدا بر سر جماعت سايه افكنده، هر كس از جماعت كناره گيرى كند در داخل آتش نيز تنها خواهد بود.

و در همان كتاب آمده كه ترمذى و بيهقى از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: خداى تعالى امت مرا (و يا فرمود: اين امت را) بر ضلالت مجتمع نمى‌سازد و دست خدا بر جماعت سايه مى‌افكند.[1] مؤلف: اين روايت از احاديث معروف است و امام هادى (ع) در رساله‌اش كه به اهل اهواز نوشته آن را از رسول خدا 6 نقل كرده و رساله امام هادى (ع) در جلد سوم بحار الانوار است و ما در بيان سابق خود معناى اين روايت را آورديم.

و در تفسير عياشى از حريز از بعضى رجال شيعه از يكى از دو امام يعنى باقر و صادق 8 روايت آمده كه فرمود: آن روزها كه امير المؤمنين (ع) در كوفه بود، مردمى به حضورش آمدند و عرضه داشتند! براى ما پيشنمازى معين كن كه در ماه مبارك رمضان به او اقتداء كنيم، حضرت فرمود: لازم نيست و آنان را نهى كرد از اينكه در ماه رمضان جمع شوند، مردم نامبرده عصر آن روز دور هم جمع شدند و براى ماه رمضان، مجلس بر پا كردند و مرثيه‌خوانى كردند، وا رمضانا گفتند، حارث اعور با جمعى نزد امير المؤمنين آمده، عرضه داشتند: مردم به گريه و شيون در آمدند و سخن تو سخت آنان را ناخوش آمده، حضرت فرمود:

حال كه چنين است به حال خود واگذارشان كنيد، هر كس را كه خواستند خود امام جماعت‌


[1] در المنثور، ج 2 ص 222.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست