نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 151
قرآن كريم كدام آيه است، آن گاه در بعضى از سخنان
خود فرمود: رسول خدا 6 از قيل و قال و از فساد مال و از كثرت سؤال نهى فرموده،
شخصى پرسيد: يا بن رسول اللَّه شاهد اين گفتار در كجاى قرآن كريم است؟ فرمود: خداى
عز و جل فرموده:(لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ، إِلَّا مَنْ
أَمَرَ بِصَدَقَةٍ، أَوْ مَعْرُوفٍ، أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ)، كه اين
آيه از نجوا نهى مىكند و قيل و قال نيز يكى از مصاديق نجوا است.
و نيز
فرموده:(وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ
اللَّهُ لَكُمْ قِياماً)[1] و اين همان
نهى از افساد مال است.
و نيز
فرموده:(لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ
تَسُؤْكُمْ)[2] و اين نهى
از كثرت سؤال است.[3] و در
تفسير عياشى از ابراهيم بن عبد الحميد از بعضى معتمدين از امام صادق (ع) روايت
كرده كه در تفسير آيه:(لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا
مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ) فرموده:
منظور خداى تعالى از كلمه معروف قرض است.[4]
مؤلف: اين روايت را قمى نيز در تفسير خود به همين سند نقل كرده[5]
و اين معنا از چند طريق از طرق اهل سنت نيز نقل شده و به هر حال روايت از باب جرى
است، يعنى از باب تطبيق كلى بر بعضى از مصاديق آن است.
و در تفسير
در المنثور است كه مسلم و ترمذى و نسايى و ابن ماجه و بيهقى از سفيان بن عبد
اللَّه ثقفى روايت كردهاند كه گفت: به رسول خدا 6 عرضه داشتم: مرا به امرى
فرمان بده كه در مسلمانيم از هر خطرى محفوظ بمانم، حضرت فرمود: بگو: آمنت
باللَّه ثم استقم [6]، عرضه
داشتم: يا رسول اللَّه از چه چيزى بيشتر از هر چيز بر من خوف دارى؟