responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 146

خويشاوندان بشر نزد او آمده، گفتند: اى بشر! استغفار كن و به درگاه او از گناهانت توبه ببر، بشر گفت: سوگند به آن كسى كه همواره به وى سوگند مى‌خورم اموال عموى قتاده را كسى به جز لبيد ندزديده، چون او اين سخن بگفت آيه زير بر پيامبر نازل گرديد كه:(وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً).

بعد از نزول اين آيه بشر از اسلام دست كشيد و كافر شد و به مكه نزد كفار رفت و در اين ماجرا در باره كسانى كه آمدند تا بشر را بى گناه قلمداد كنند، آيه زير نازل شد كه مى‌فرمايد:( وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ‌) ...(وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً ).[1] و در تفسير در المنثور است كه ترمذى و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابو الشيخ و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته) از قتادة بن نعمان روايت كرده‌اند كه گفت: خانواده‌اى از قبيله ما به نام بنى ابيرق سه برادر بودند به نام‌هاى بشر و مبشر و بشر مردى منافق بود و اشعارى در هجو و بد گويى اصحاب رسول خدا 6 مى‌گفت و از ترس آن را به بعضى از عرب‌هاى ناشناس نسبت مى‌داد و مى‌گفت: اين اشعار را فلان عرب گفته و شعر ديگرى مى‌گفت و اظهار مى‌كرد كه اين اشعار را بهمان عرب گفته، ولى اصحاب رسول خدا 6 هر جا آن اشعار را مى‌شنيدند، مى‌دانستند كه از سروده‌هاى بشر است، مى‌گفتند: به خدا سوگند اين شعر را جز آن خبيث پليد كسى نسروده و چون اين سخن به گوش بشر رسيد، به عنوان اينكه چرا سروده هر كسى را به من نسبت مى‌دهيد گفت:

او كلما قال الرجال قصيدة

اضموا فقالوا ابن ابيرق قالها [2]

قتادة بن نعمان، ناقل جريان مى‌گويد: اين خانواده هم در جاهليت فقير و اهل حاجت بودند و هم در اسلام، و مردم خوراك معموليشان در مدينه خرما و جو بود و اين بشر هر زمانى كه دستش به دهانش مى‌رسيد از كاروانانى از شام كه كالا مى‌آوردند براى خوراك خودش آرد ممتاز و بدون سبوس مى‌خريد و براى زن و بچه‌اش جو و خرما خريدارى مى‌كرد.

روزى كاروانى از شام رسيد و عموى من رفاعة بن زيد يك بار شتر از آن آردهاى ممتاز خريدارى نموده، آن را در حوضخانه منزلش جاى داد و اتفاقا دو شمشير و دو زره و آلات و


[1] تفسير قمى، ج 1 ص 152.

[2] آيا درست است كه هر قصيده‌اى را كه مردم مى‌سرايند عده‌اى آن را به من بچسبانند و بگويند:

اين قصيده سروده ابن ابيرق است؟.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 5  صفحه : 146
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست