responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 608

به آدرسى كه او داد رفتيم- تا به وى رسيديم (تا آخر حديث) و از جمله صحبت‌هايى كه ميان وحشى و آنان به ميان آمده، داستان كشتن حمزه در جنگ احد است‌[1].

و در مجمع البيان است كه مطرف بن شخير از عمر بن خطاب روايت مى‌كند كه گفت: ما در عهد رسول خدا 6 اين طور بوديم، كه اگر يكى از ما در حال گناه كبيره‌اى مى‌مرد شهادت مى‌داديم كه او اهل آتش است، تا آنكه اين آيه نازل شد، ديگر اينگونه شهادت‌ها را به زبان نرانديم‌[2].

و در الدر المنثور است كه ابن منذر از طريق معتمر بن سليمان، از سليمان بن عتبه بارقى، روايت آورده كه گفت اسماعيل بن ثوبان براى ما حديث كرد كه من قبل از آن بيمارى واگير اعظم داخل مسجد شدم، و شنيدم كه مردم مى‌گفتند: (مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً ...) ، مهاجر و انصار مى‌گفتند پس خدا آتش را بر او (فلان شخص) واجب كرده، ولى وقتى آيه:(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ) نازل شد مهاجر و انصار مى‌گفتند: هر چه خدا بخواهد مى‌كند[3].

[رواياتى كه در ذيل آيه‌(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ ...) نقل شده و مشعر بر جهل اصحاب پيغمبر 6 به مساله شفاعت است خالى از اشكال نيستند]

مؤلف قدس سره: قريب به اين دو روايت را به چند طريق از ابن عمر نقل مى‌كند، ولى به نظر ما اين روايات خالى از اشكال نيست، و نمى‌توانيم باور كنيم كه اصحاب رسول خدا 6 همگى در يك امر اشتباهى اتفاق كنند، چون در مضمون اين آيه كه مى‌فرمايد:(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ ...)، چيزى بيش از آيات شفاعت نيست، كه بيانش گذشت، و يا باور كنيم كه همه اصحاب آن حضرت غفلت ورزيده باشند از اين كه بيشتر آيات شفاعت در مكه نازل شده،- نه در مدينه، و بعد از حادثه احد و شهادت حمزه- مانند آيه شريفه:(وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ، إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ)[4]، و مانند آن از آيات شفاعت واقع در سوره يونس- و انبيا- و طه- و سبا- و نجم- و مدثر- كه همه در مكه نازل شده‌اند، و با بيانى كه گذشت شفاعت را ثابت مى‌كنند، و اين آيات عموميت دارند، و شامل همه گناهان مى‌شود، تنها قيدى كه در آنها هست دو قيد است، يكى مربوط به مشفوع له است، و حاصل آن قيد اين است كه گناه از كسى آمرزيده مى‌شود، كه داراى دينى باشد كه آن دين مرضى خدا و مورد قبول او باشد، و آن عبارت است از دين‌


[1] استيعاب

[2] مجمع البيان ج 2 ص 123 جزو 5 طبع بيروت.

[3] الدر المنثور ج 2 ص 169.

[4] سوره زخرف آيه 86.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 4  صفحه : 608
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست