نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 588
سعادت دنيا (يعنى استقرار حال و فراهم شدن سيادت
و شرافت استقلال، و ملك و هر چيزى كه مايه خوشى زندگى است) نيز محروم است، و از
سعى و تلاشش بهرهاى نمىبرد مگر به مقدارى كه مواد دينى در مجتمع او راه يافته
باشد، و بنا بر اين مىتوان گفت همه وجوهى كه در تفسير آيه آوردهاند و يا بيشتر
آنها درست است.
(وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا) اين جمله اشاره است به اين كه تهديدى
كه شد حتما واقع مىشود، هم چنان كه واقع شد، و خداى تعالى يهود را همانطور كه در
كتابش لعنت كرد، در خارج نيز خشم خود را شامل آنان نمود، و كينه و دشمنى را تا روز
قيامت در بين آنان بيفكند، و آنچه در آيات بسيار ديگرى از قرآنش وعده داد بر سر
آنان بياورد.
[توضيح
اينكه خداوند شرك را نمىآمرزد و گناهان پائينتر از شرك را مىآمرزد ]
(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ
يَشاءُ ...) از ظاهر سياق بر مىآيد كه اين آيه مىخواهد علت حكم مذكور در آيه
سابق را كه مىفرمود: (به قرآن ايمان بياوريد، و گرنه شما را طمس و لعن مىكنيم)
بيان كند و بنا بر اين برگشت معنا به اين مىشود كه مثلا بگوئيم: (ايمان بياوريد
به علت اين كه اگر به قرآن ايمان نياوريد، با اين ايمان نياوردنتان مشرك شدهايد،
و خدا نمىآمرزد اين كه به وى شرك بورزند، در نتيجه غضب و عقوبت او شما را
مىگيرد، وجوه شما را طمس مىكند، و رو به سوى قهقرا مىكنيد، و يا لعنتتان
مىكند).
پس نتيجه عدم
مغفرت همين است كه آثار دنيوى شرك ظاهر گردد، و طمس و لعن محقق شود.
و همين معنا
است كه مىتواند فرق مضمون اين آيه، و مضمون آيه زير باشد كه مىفرمايد:(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ
يَشاءُ، وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً)[1].
چون آيه مورد
بحث كه آيه (48) از همين سوره است به آثار سوء دنيوى شرك تهديد مىكند، ولى آيه:
(116) به آثار اخروى آن تهديد مىنمايد، خواهى گفت هر دو آيه مطلق است، و شامل همه
آثار مىشود، در پاسخ مىگوييم: بله از نظر لفظ چنين است، و ليكن از
[1] خدا نمىآمرزد اين گناه را كه به وى شرك بورزند و گناهان
سبكتر از آن را از هر كس كه خودش بخواهد مىآمرزد، و كسى كه به خدا شرك بورزد به
ضلالتى دور از نجات گمراه شده است. سوره نساء آيه 115.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 588