نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 540
كارى مىكنند، و نه از بدست آوردن آنچه لازم است
كسالت مىورزند، پس آن كسى كه گفته دين اسلام دين بطالت و خمودى است، مردم را دعوت
مىكند به اين كه به دنبال اهداف زندگى انسانى خود نروند، اسلام را نفهميده و
بيهوده سخن گفته، اين بود خلاصه گفتار، پيرامون اين حقيقت قرآنى، و ليكن در باره
شاخه و برگهايى از اين مساله مطالبى ديگر در بحثهاى مختلفى كه در اين تفسير
كردهايم وجود دارد.
[معناى
موالى در (وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَوالِيَ مِمَّا تَرَكَ) ]
كلمه (موالى)
جمع كلمه (مولى) است و منظور از مولا ولى و سرپرست آدمى است، گو اين كه اين كلمه
در بعضى از مصاديقش بيشتر استعمال شده، و وقتى شنيده مىشود، بعضى از معانى آن
بيشتر و زودتر به ذهن مىرسد، مثلا وقتى مىگويند مولا، فورا مولاى برده و صاحب او
به ذهن مىرسد، چون سرپرستى او بر بردهاش از مصاديق روشن سرپرستى است، و يا وقتى
مىگويند فلانى مولاى فلانى است اين معنا به ذهن مىرسد كه او ياور وى است، و يا
فلانى مولاى فلان آقا است، يعنى پسر عموى او است، چون پسر عمو سزاوارتر است به
گرفتن دختر عمو از ساير مردم، و بعيد نيست كه اين كلمه در اصل، مصدر ميمى و يا اسم
مكان بوده باشد، و به وجهى و مناسبتى از آن اراده شخص دارنده ولايت شده باشد،
همانطور كه ما امروزه كلمه حكومت و محكمه را اطلاق مىكنيم، و منظور ما از آن شخص
حاكم است.
كلمه (عقد)
در مقابل كلمه (حل) است، عقد يعنى گره زدن، و حل يعنى گره گشودن و كلمه (يمين) در
مقابل كلمه (يسار) است، يمين يعنى راست و يسار يعنى چپ، ولى كلمه (يمين) هم به دست
راست گفته مىشود، و هم به سوگند، البته معانى ديگر نيز دارد.
و از آنجايى
كه اين آيه شريفه با آيه(وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ
بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ ...) در يك سياق واقع شده، و چون در اين
آيه سفارش شده كه سهم هر صاحب سهمى را بدهيد، و فرموده خداى تعالى براى هر انسانى
مولاهايى نسبت به تركه وارث او قرار داده، نظير فرزندان و خويشاوندان خود، اين
معنا را تاييد مىكند كه آيه مورد بحث به ضميمه آيه قبلى مىخواهند احكام و اوامرى
كه در آيات ارث و وصيت گذشت خلاصهگيرى كند، چون در آن آيات جزئياتى از شرايع آمده
بود، هم چنان كه قبل از آن آيات نيز اجمالى از شرايع كه بعدا شرح داد آورده،
فرموده بود:(لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ
الْأَقْرَبُونَ ...) كه اين آيه به منزله قاعدهاى كلى در باب ارث
است، و همه جزئيات احكام به آن برگشت مىكند.
و لازمه آن
اين است كه افرادى كه از ميان وارثها و مورثها نامشان بطور اجمال آمده منطبق
شوند با همانهايى كه در آيات ارث بطور تفصيل ذكر شدهاند، در نتيجه مراد از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 540