نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 458
شخصى پرسيد معناى آن در آيه شريفه:(وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ) چيست؟
فرمود: زنان عفيف[1].
مؤلف قدس
سره: اين روايت را عياشى نيز از آن جناب نقل كرده است.
و در مجمع
البيان در ذيل جمله:(وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ
طَوْلًا) گفته: يعنى كسى كه هزينه ازدواج با زنان آزاد را ندارد، و آن قدر
ثروت ندارد كه اينكار را انجام دهد، به ازدواج با كنيزان اكتفاء كند، و آن گاه
گفته: اين معنا از امام ابى جعفر (ع) روايت شده[2].
و در كافى از
امام صادق (ع) نقل كرده كه فرمود: اين سزاوار نيست كه در اين عصر، مرد آزاد با زن
كنيز ازدواج كند،- زيرا در سابق گفتيم كه چه عيبى در اين كار هست،- و اگر خداى
تعالى در عصر نزول قرآن فرمود:(وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ
طَوْلًا ...) با در نظر گرفتن اينكه كلمه طول به معناى مهريه است مخصوص همان عصر
بوده، كه مهريه زنان آزاد از زنان كنيز بيشتر بوده، و اما در مثل امروز كه مهريه
زنان آزاد برابر كنيزان و يا كمتر از آن است صلاح نيست به جاى زنان آزاد با كنيز
ازدواج شود.[3] مؤلف قدس
سره: اين كه در روايت قبلى كلمه (طول) را به غنا معنا فرمود، بايد دانست كه غنا
يكى از مصاديق طول است، و روايت كافى هم نمىخواهد بفرمايد ازدواج با كنيزان حرام
است، بلكه به بيش از كراهت دلالت ندارد.
و در تهذيب
به سند خود از ابى العباس بقباق روايت آورده كه گفت: من به امام صادق (ع) عرض
كردم: آيا جايز است كه مردى با كنيز ديگران بدون اطلاع صاحبش ازدواج كند؟ فرمود:
اين زنا است، زيرا خداى تعالى فرمود:(فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ
أَهْلِهِنَّ)، با آنها ازدواج كنيد با اذن صاحبانشان[4].
و در همان
كتاب به سند خود از احمد بن محمد بن ابى نصر روايت كرده كه گفت:
من از حضرت
رضا (ع) پرسيدم: آيا مىشود با كنيز مردم با اذن صاحبان آنها تمتع برد- و شهوترانى
كرد- فرمود: بله زيرا خداى تعالى فرموده(فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ
أَهْلِهِنَّ).
و در تفسير
عياشى از محمد بن مسلم از يكى از دو امام باقر و صادق 8 روايت كرده
كه گفت: من از آن بزرگوار پرسيدم: اينكه خداى تعالى در باره كنيزان فرموده: