نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 446
و اشاره با كلمه (ذلك) به طورى كه گفتهاند به
نكاح كنيزان است، كه در آيه شريفه با عنوان (فتيات) ذكر شده، و بنا به گفته آنان
معناى جمله:(وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ) اين
مىشود كه اگر از ازدواج با كنيزان صبر كنيد و يا از زنا خويشتن دارى نمائيد،
برايتان بهتر است، البته احتمال ديگرى هست و آن اين است كه اشاره نامبرده به وجوب
ازدواج با كنيزان، و يا به وجوب مطلق ازدواج باشد، تا كداميك از آيه، و سياق آن
استفاده شود، (و خدا داناتر است).
بهر حال بهتر
بودن صبر بنا بر احتمال اول- يعنى صبر از نكاح با كنيزان- از اين بابت است كه
صاحبان ايشان به شرحى كه در فقه ذكر كردهاند در خود كنيزان و در فرزندان ايشان حق
دارند، (براى اينكه به فتواى عامه و در شيعه به فتواى بعضى از علما و از آن جمله
علامه رحمة اللَّه عليه- در كتاب قواعد- در صورتى كه در ازدواج صاحب كنيز شرط كند
كه هر چه از اين كنيز فرزند برايت متولد شود برده من باشد، اين شرط لازم الوفاء
است، و در باره خود كنيز هم مالك حق دارد كنيز شوهر دادهاش را به خدمت بگيرد، و
حتى بفروش برساند، پس نهى از ازدواج با كنيزان از اين بابتها است).
و بنا بر
احتمال دوم (يعنى صبر از ارتكاب زنا) بهتر بودن صبر روشن است، براى اينكه اين صبر
باعث تهذيب نفس و تهيه ملكه تقوا در نفس است، وقتى انسان خواسته نفس در عمل زنا را
ترك كند چه ازدواج كرده باشد و چه نكرده باشد به تدريج نفسش داراى ملكه تقوا
مىشود.
(وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ) با مغفرت خود آثار سويى كه فكر زنا كردن در
نفس دارد محو مىسازد، و نفوس متقين از بندگانش را مشمول مغفرت و رحمت خود مىكند.
(يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ ...)
[هدف از
تشريع احكام مربوط به نكاح]
اين آيه در
مقام بيان هدفى است كه در تشريع احكام نامبرده در آيات سهگانه منظور بوده و بيان
مصلحتهايى است كه بر اين احكام اگر بدان عمل شود مترتب مىشود، مىفرمايد: (خدا
مىخواهد براى شما بيان كند)، يعنى احكام دين خود را بيان كند، كه چه مصالحى براى
دنيا و آخرت شما در آنها است، و چه معارف و حكمتهايى در آن نهفته است، و بنا بر
اين در جمله مورد بحث، معمول جمله: (يبين) حذف شده، تا اشاره باشد به اينكه آن قدر
عظيم و با اهميت است كه قابل بيان نيست، ممكن هم هست هر دو جمله:(لِيُبَيِّنَ لَكُمْ) و جمله و يهديكم يك معمول داشته
هر دو در آن يك معمول تنازع داشته باشند، و آن يك معمول عبارت باشد از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 446