نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 373
روايت بشمرد، چون خود آيه قرآن در اينجا اشعار
دارد بر اينكه به زودى حكمش برداشته مىشود، پيامبر اكرم 6 هم در آن روايت
خواسته است آيه قرآن را بيان كند.
و آيه دوم
متضمن حكم زناى بدون احصان است، يعنى زناى مرد بى زن، و زن بى شوهر، و آن حكم
عبارت است از ايذاء و شكنجه، حال چه اينكه مراد از اين شكنجه حبس باشد و چه زدن با
لنگه كفش، يا سرزنش با زبان، و يا غير اينها، و اين آيه بنا بر اين به وسيله آيه
تازيانه سوره نور نسخ شده، و اما رواياتى كه مىگويد آيه شريفه متضمن حكم دختران
بكر است رواياتى است آحاد- كه در طول اين تفسير خبر واحد را معنا كرديم-، و علاوه
بر اين هم مرسل است يعنى سند ندارد و هم اهل فن آنها را به خاطر مرسل بودن ضعيف
دانستهاند- و خدا داناتر است.
(فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما ...) اگر توبه را مقيد
كرد باصلاح، براى اين بود كه بفهماند وقتى توبه حقيقى و داراى محتوى مىشود كه
باعث اصلاح آدمى گردد، و توبه نه تنها بلفظ و لقلقه زبان توبه واقعى نيست بلكه به
حالت انفعالى كه دوام نيابد و فاسدى را اصلاح نكند، نيز توبه واقعى تحقق نمىيابد.
بحث
روايتى
در تفسير
صافى از تفسير عياشى از امام صادق (ع) روايت آورده كه در ذيل آيه(وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ ...) فرمود:
اين آيه نسخ
شده و منظور از سبيل همان حدودى است كه بايد جارى شود[1].
در تفسير
عياشى از امام صادق (ع) روايت آورده كه شخصى از آن جناب از اين آيه سؤال كرد حضرتش
فرمود: اين آيه نسخ شده، شخص ديگر پرسيد آن روزها كه نسخ نشده بود به چه صورت مورد
عمل قرار مىگرفت؟ فرمود: به اين صورت كه اگر زنى زنا مىداد و چهار نفر عليه او
شهادت مىدادند او را در خانهاى حبس مىكردند، و با او سخن نمىگفتند، و بسخنش
گوش نمىدادند، و با او نشست و برخاست نمىكردند، تنها آب و طعامش را برايش
مىبردند، تا بميرد و يا بعدها خدا راه چارهاى برايش مقرر سازند، كه ساخت، و آن
اين بود كه اگر بى شوهر بوده تازيانهاش بزنند، و اگر شوهر دار بوده سنگسار شود،
شخصى پرسيد: معناى