نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 318
ترحمند، پس بايد نگران حال آنان بود و به
وضع آنان اعتنا ورزيد تا مورد ظلم قرار نگيرند و به حقوقشان تجاوز نشود، پس زمينه
گفتار آيه زمينه اين معنا است كه هر كس نگران ذلت است و از خوارى مىترسد، بايد
براى جلوگيرى از آن برخيزد، و همه انسانها اين نگرانى را دارند.
در آيه
شريفه، مردم مامور به ترحم و رافت و امثال آن نشدهاند، بلكه مامور به خشيت و تقوا
گرديدهاند و اين نيست مگر براى اينكه تهديدشان كند به اينكه: آنچه بر سر ايتام
مردم مىآوريد و مالشان را مىخوريد و حقوقشان را پايمال مىكنيد، بعد از مردنتان
بر سر ايتام خودتان خواهد آمد و مىخواهد به آنان گوشزد كند كه هر گونه مصائبى را
كه براى آنان فراهم آوردند به ايتام خودشان بر مىگردد.
و اما جمله:(فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيداً) در سابق
گفتيم كه مراد از آن روش عملى است و نه معناى لغوى قول ،
البته ممكن هم هست كه منظور از قول راى و نظريه باشد.
گفتارى
پيرامون عمل و عكس العمل
[ (رابطه
بين عمل انسان و حوادث خارجيه)]
كسى كه بر
يتيمى ظلم كند يعنى مالش را از دستش بگيرد بزودى همان ظلم به ايتام خودش و يا
اعقابش بر مىگردد و اين خود يكى از حقايق عجيب قرآنى است و يكى از فروعات و
مصاديق حقيقت ديگرى است كه از آيات كريمه قرآن استفاده مىشود و آن اين است كه بين
اعمال نيك و بد انسان و بين حوادث خارجيه ارتباط هست و ما در بحثى كه پيرامون
احكام اعمال در جلد دوم عربى اين كتاب داشتيم، مطالبى را در اين باره آورديم. در
اين جا اضافه مىكنيم كه مردم فى الجمله به اين معنا اعتراف دارند كه ثمره عمل هر
كسى به خود او عايد مىشود، آن كس كه نيكى مىكند در زندگيش خير مىبيند و
سعادتمند مىشود و آن كس كه ستمگر و شرور است، دير يا زود نتيجه عمل خود را
مىچشد.
در قرآن كريم
آياتى است كه با اطلاقش بر اين معنا دلالت دارد، نظير آيات زير:(مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ، وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها)[1].