نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 416
(لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ)[1] و خواننده توجه فرمود كه گفتيم شهادت بر اعمال
از ناحيه شاهدان اعمال چه معنا دارد.
در
اين سوگندها جواب حذف شده، چون با بودن آيه(
إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ) ...(ذلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ )، احتياجى به ذكر آن نبود، و آيه(قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ ...)، هم اشعار به آن داشت، و
خواننده اين آيات مىفهمد كه تقدير كلام چنين است: به آسمان داراى برجها و
به روز موعود و به شاهد و مشهود سوگند كه آزار دهندگان مؤمنين عذابى در جهنم
دارند، و خداوند مؤمنين صالح را اگر خلوص به خرج دهند موفق به صبر مىكند، و در
حفظ ايمانشان از كيد دشمنان ياريشان مىفرمايد، همانطور كه در داستان اخدود
كرد .
[مراد
از اصحاب الاخدود و معناى(قُتِلَ أَصْحابُ
الْأُخْدُودِ)]
(قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ) در اين آيه به داستان اخدود اشاره
مىكند تا زمينه را براى آيات بعدى كه مىفرمايد:
(إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا ...) فراهم سازد، و به هيچ وجه جواب قسم
نيست.
و
كلمه اخدود به معناى شكاف بزرگ زمين است، و اصحاب اخدود
جباران ستمگرى بودند كه زمين را مىشكافتند و آن را پر از آتش نموده، مؤمنين را به
جرم اينكه ايمان دارند در آن مىانداختند، و تا آخرين نفرشان را مىسوزاندند.
پس
جمله قتل ... نفرين بر آنان است، نه اينكه خواسته باشد خبر دهد، و
منظور از قتل ، لعنت و طرد از درگاه خداى تعالى است.
بعضى[2]
گفتهاند: مراد از اصحاب اخدود مردان و زنان مؤمنى هستند كه در آن قوم
سوخته شدند، و جمله قتل مىخواهد خبر دهد كه اين مردان و زنان به
وسيله سوختن در آتش كشته شدند، نه اينكه بخواهد بر آنان نفرين كند. ليكن اين نظريه
ضعيف است، به دليل اينكه بر حسب ظاهر ضميرهاى(إِذْ هُمْ عَلَيْها) و(هُمْ عَلى ما يَفْعَلُونَ) و(ما
نَقَمُوا) به اصحاب اخدود برمىگردد، و مراد از اين ضمائر و مخصوصا دومى و
سومى جباران ستمگرى هستند كه ناقم و شكنجهگر بودند، نه مؤمنين شكنجه شده.
(النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ) كلمه النار بدل است از
كلمه اخدود ، در نتيجه معنا چنين مىشود قتل