نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 201
بوده است،
ممكن هم هست به خاطر اختصاص منصوب شده، و تقدير كلام أخص عينا بوده
باشد يعنى نوشيدن از كاس را كه گفتيم از هر كاسى نيست، بلكه آن كاس را اختصاص
مىدهم به چشمهاى كه چنين و چنان است. و كلمه شرب - به طورى كه گفته
شده-[1] هم به
خودى خود متعدى مىشود، و مىگويى: شربت الماء- آب را نوشيدم ، و هم با
حرف باء متعدى مىشود، و مىگويى: شربت بالكاس- با كاسه نوشيدم پس هر
دو يك معنا را مىرساند. و اگر از نوشندگان آن كاس تعبير به عباد اللَّه كرد، براى
اين بود كه اشاره كند به اينكه اگر از آن كاس مىنوشند به خاطر اين است كه به زيور
عبوديت آراسته شدند، و به لوازم آن عمل كردند، اين معنا از سياق فهميده مىشود.
و
تفجير عين عبارت است از شكافتن زمين براى جارى ساختن آبهاى زير زمينى، و ما
ناگزيريم در اينجا تفجير عين را حمل كنيم بر صرف خواستن آن، چون اين معنا مسلم است
كه جارى ساختن چشمههاى بهشتى نيازمند بيل و كلنگ نيست، آرى نعمتهاى بهشتى به جز
خواست و اراده اهل بهشت هيچ هزينه ديگرى لازم ندارد، هم چنان كه فرمود:
و
اين دو آيه همانطور كه قبلا اشاره كرديم تنعم ابرار را بيان مىكند، كه چگونه از
شراب بهشت و آخرت متنعم مىشوند، ديگران هم دو آيه مورد بحث را به همين معنا تفسير
كردهاند، و بعيد نيست كه اين دو آيه در مقام بيان حقيقت عمل صالح آنان بر اساس
تجسم اعمال باشد، و بفهماند وفاى به نذر و اطعام طعام براى رضاى خدا ظاهرش وفا و
اطعام طعام است اما باطنش نوشيدن از كاسى است كه مزاجش كافورى است، آن هم از
چشمهاى كه به طور مستمر خودشان با اعمال صالح خود مىشكافند، و به زودى حقيقت
عملشان در جنة الخلد برايشان ظاهر مىشود، هر چند كه در دنيا به صورت وفا و اطعام
طعام است. در نتيجه دو آيه مورد بحث در مجراى امثال آيه(إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقانِ فَهُمْ
مُقْمَحُونَ)[3]
است.
مؤيد
اين معنا ظاهر جمله يشربون و جمله يشرب بها است، كه
مىفهماند همين حالا مشغول نوشيدنند، نه اينكه در قيامت مىنوشند، و گر نه
مىفرمود سيشربون ، و