نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 202
سيشربوا بها علاوه بر اين، نوشيدن، وفا كردن، اطعام نمودن و ترسيدن، همه را
در يك سياق آورده و فرموده يشربون، يوفون، يخافون، يطعمون و نيز ذكر
تفجير در جمله(يُفَجِّرُونَها
تَفْجِيراً) مؤيد ديگرى است،
براى اينكه ظهور دارد در اينكه شكافتن چشمه و جارى ساختن آب آن را با اسباب اين
كار انجام مىدهند، كه همان وفا و اطعام و خوف است، پس حقيقت اين اعمال همان تفجير
عين است.
مفسرين
در تفسير مفردات اين دو آيه و اعراب آنها سخنانى بسيار و مختلف دارند كه در تفاسير
مفصل آمده، هر كس بخواهد از آنها مطلع شود بايد به تفاسير مطول مراجعه كند.
(يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً)
كلمه مستطير اسم فاعل از فعل استطار است، كه به معناى فاش
كردن و منتشر كردن در اقطار است به منتها درجه انتشار، و بطورى كه گفتهاند[1]:
اين كلمه بليغتر از كلمه طار است، وقتى مىگويند: استطار
الحريق معنايش اين است كه دامنه آتشسوزى گسترده شد، و يا وقتى
مىگويند: استطار الفجر ، معنايش اين است كه روشنى صبح گسترده گشت. و
منظور از استطار شر آن روز شر روز قيامت است، كه روز به نهايت رسيدن
شدائد و اهوال و عذابها است.
و
مراد از ايفاى به نذر همان معناى معروف آن است. و اينكه بعضى
گفتهاند:
مراد
از آن تصميم قلبى بر عمل به واجبات، و يا پيروى شارع در همه احكام اوست، خلاف ظاهر
لفظ است، و هيچ دليلى در كلام بر اين سخن دلالت نمىكند.
[مفاد،
سبب و محل نزول آيه:(وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ
...)]
(وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً)
ضمير در جمله على حبه - به طورى كه از ظاهر عبارت بر مىآيد- به
كلمه طعام بر مىگردد، و منظور از حب طعام اشتياق و
اشتهاى زياد به طعام است، به خاطر شدت احتياج به آن، مؤيد اين معنا آيه شريفه(لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ)
است[2].
ولى
بعضى[3] از مفسرين
گفتهاند: ضمير به خداى سبحان بر مىگردد، و معناى آيه اين است كه طعام را به خاطر
محبتى كه به خدا دارند به ديگران مىخورانند، نه به خاطر ثوابى كه خدا به ايشان
بدهد. ليكن جمله(إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ) كه
حكايت كلام ايشان است