نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 126
[اقوال
مختلف در باره مراد از تطهير جامعهها (و ثيابك فطهر)]
(وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ) بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: اين عبارت كنايه است از اصلاح عمل. و سخن اين مفسر بىوجه
نيست، براى اينكه عمل آدمى به منزله جامهاى است براى جان آدمى كه حامل عقائد او
است، چون ظاهر، عنوان و معرف باطن است، و در كلام عرب بسيار ديده مىشود كه از
طهارت باطن و صلاح عمل به طهارت جامه كنايه مىآورند.
بعضى[2]
گفتهاند: اين تعبير كنايه است از تزكيه نفس، و پاك نگه داشتن آن از لكههاى
گناهان و زشتىها، بعضى ديگر گفتهاند: مراد از پاك داشتن جامه كوتاه كردن آن است،
تا از نجاست (هاى روى زمين) پاك بماند، چون وقتى دامن جامه بلند بود، به زمين
مىسايد، و ايمن از آلوده شدن به نجاست نمىماند.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: منظور از تطهير جامه، پاك نگه داشتن همسران از كفر و معاصى است،
چون قرآن كريم فرموده: (هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ)-
آنها لباس شما هستند .
و
بعضى[4] گفتهاند:
منظور همان معناى ظاهرى كلام، يعنى پاك كردن جامه از نجاسات براى نماز است. و اگر
اين معنا منظور باشد مناسبتر آن است كه بگوييم: منظور از تكبير براى پروردگار هم
همان تكبير نماز است، و در نتيجه دو آيه مورد بحث در صدد تشريع اصل نماز دوش به
دوش و هم زمان با فرمان دعوت خواهد بود.
ممكن
است كسى ايراد كند- هم چنان كه كردهاند- كه نزول اين آيات در زمانى اتفاق افتاده
كه اصلا نماز واجب نشده بود؟ در پاسخ مىگوييم: هر چند تشريع نمازهاى واجب يوميه
با اين خصوصياتى كه امروز دارد در شب معراج اتفاق افتاده، و جمعا ده ركعت يعنى پنج
تا دو ركعت بوده، و سپس هفت ركعت بر آن افزوده شده است، الا اينكه اصل نماز از
همان اوائل بعثت تشريع شده بود، به شهادت اينكه در سوره علق اولين سورهاى كه نازل
شده و نيز در سوره مزمل در باره آن سخن رفته است. و علاوه بر آن، روايات هم بر اين
معنا دلالت دارد.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: مراد از تطهير جامهها تخلق به اخلاق حميده و ملكات فاضله