نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 127
است. و در
معناى تطهير ثياب اقوالى ديگر هست كه ما از نقل آنها اغماض كرديم، چون مىتوان
آنها را به يكى از وجوه نقل شده ارجاع داد، و از همه آن وجوه بهتر وجه اول و پنجم
است.
(وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ) بعضى[1]
گفتهاند: كلمه رجز - به ضمه راء و كسره آن و سكون جيم- به معناى عذاب
است، و مراد از دورى كردن از عذاب دورى كردن از سبب آن يعنى گناهان و
زشتىها است. و معناى آيه اين است كه: از گناهان و نافرمانيها دورى
كن .
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: كلمه رجز اسم است براى هر قبيح و هر عمل و اخلاقى كه
طبع سليم آن را پليد بداند، و امر از دورى از رجز، امر به اجتناب از خصوص اخلاق و
عقيدهاى است كه خدا را خوش نيايد، و يا أمر به اجتناب از خصوص اخلاق زشت است. اين
احتمال دوم بنا بر آن وجهى است كه در باره آيه(وَ
ثِيابَكَ فَطَهِّرْ) نقل كرده گفتيم: منظور ترك گناهان و
زشتىها است، در نتيجه آيه گذشته در باره عمل و آيه مورد بحث در باره اخلاق
مىشود.
بعضى[3]
هم گفتهاند: كلمه رجز به معناى صنم است، و آيه شريفه دستور مىدهد به
اينكه عبادت و پرستش بتها را ترك كند (و به آنها نزديك نشود).
(وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ) آنچه از سياق بر مىآيد و با سياق
هم تناسب دارد، اين است كه مراد از منت گذارى اين است كه شخص احسانگر
آن قدر احسان خود را به رخ احسان شده بكشد كه نعمتش مكدر شود، و از نظر وى بيفتد
كما اينكه فرموده:(لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى)[4] و
نيز فرموده:(يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا)[5] و
مراد از استكثار اين است كه آدمى چيزى را كه مىدهد به چشمش زياد آيد،
آيه شريفه مىفرمايد: وقتى صدقهاى مىدهى و يا كار نيكى مىكنى، به رخ طرف مكش، و
كار نيكت در نظرت بزرگ نيايد، البته كلمه استكثار به معناى زياده طلبى
هم هست، ولى در اينجا آن معنا منظور نيست.