نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 482
و نيز فرموده:(وَ
تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا)[1]، و قضاى
خدا و يا نوعى از خلق او را كلمه خوانده، و فرموده:(ما
نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ)[2] كه توضيح
بيشترش خواهد آمد.
[موارد
استعمال لفظ قول در قرآن مجيد]
و اما
لفظ قول را در قرآن مجيد بطور عموم استعمال كرده، يعنى هم سخن گفتن
خدا با انسان را شامل مىشود، و هم با غير انسان را، از آن جمله در مورد انسان
فرموده:(فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ
لِزَوْجِكَ) پس گفتيم اى آدم، اين ابليس دشمن تو و دشمن همسر تو است. [3] و در مورد ملائكه فرموده:(إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) آن زمان كه
پروردگارت به ملائكه گفت: من در زمين جانشين خواهم نهاد.[4]
و نيز فرموده:(إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً
مِنْ طِينٍ) آن زمان كه پروردگارت به ملائكه گفت، من بشرى از گل خواهم آفريد.[5] و در مورد ابليس فرموده:(قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ) فرمود:
اى ابليس چه
عامل و انگيزهاى تو را از اينكه سجده كنى در برابر چيزى كه من به دست خود
آفريدهام بازداشت؟.[6] و در مورد
غير صاحبان عقل فرموده:(ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ
فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً، قالَتا أَتَيْنا
طائِعِينَ) سپس به خلقت آسمان كه دودى بيش نبود بپرداخت، پس به آسمان و زمين
گفت: چه بخواهيد و چه نخواهيد بايد بيائيد، گفتند: به طوع و رغبت آمديم.[7] و نيز فرموده:(قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِيمَ) به آتش
گفتيم بر ابراهيم سرد و بى آزار شود.[8] و نيز
فرموده:(وَ قِيلَ يا أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُ
أَقْلِعِي)[9] گفته شد اى
زمين آب