نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 157
جمله:(فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ) را بايد
به معنايى گرفت كه مناسب با موردش باشد.
(وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ) از
جمله (وَ إِلَى اللَّهِ) ... به خوبى بر مىآيد كه فاعل قضا هم
خداى تعالى است و اگر نام خداى تعالى را نياورد، و فرمود قضاى امر رانده مىشود،
براى اين بوده كه مانند هر بزرگى ديگر اظهار عظمت و كبريا كند، كه وقتى از وقوع
احكامشان و صدور اوامرشان خبر مىدهند نمىگويند ما چنين كرديم، بلكه مىگويند
چنين و چنان شد، و اينگونه تعبيرها در قرآن كريم بسيار است.
بحث روايتى
[ (پيرامون مراد از آيات ياد شده)]
در تفسير
آيه (يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا
طَيِّباً) ... ، عدهاى از روايات نقل كرديم كه معنايى را كه ما براى پيروى
گامهاى شيطان كرديم تاييد مىكرد، بدانجا مراجعه شود.
و در بعضى از
روايات آمده كه سلم عبارت است از ولايت، و معلوم است كه اين روايت مىخواهد يكى از
مصاديق سلم را ذكر كند، كه مكرر نظاير اين تطبيق گذشت.
و در توحيد و
معانى از حضرت رضا ع روايت آورده كه در تفسير آيه:(هَلْ
يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ) فرمود: آيه
شريفه اينطور نازل شده: هل ينظرون الا ان ياتيهم اللَّه بالملائكة فى ظلل من
الغمام يعنى آيا منتظر جز اين هستند كه خدا ملائكه را با ابرهايى سياه
بفرستد و در باره آيه شريفه:(وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ
صَفًّا صَفًّا) فرمود: خداى عز و جل متصف به آمدن و رفتن نمىشود او
متعالى از اين است كه جابجا شود، پس منظور از آيه شريفه آمدن امر خداست، و تقدير
آن (و جاء امر ربك) است.[1] مؤلف:
منظور امام رضا ع اين است كه مراد آيه چنين است، نه اينكه آيه در اصل به اين صورت
نازل شده.
و اين معنايى
كه امام براى آيه شريفه كرده، عينا همان معنايى است كه به نظر ما قريب آمد، كه
منظور از آمدن خدا آمدن امر خداست، چون ملائكه هر چه مىكند و هر وقت نازل مىشود
به امر خدا مىكند و نازل مىشود، هم چنان كه آيه:(بَلْ
عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ
يَعْمَلُونَ)