responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 42

(ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‌) كلمه ضلال به معناى خروج و انحراف از صراط مستقيم است، و كلمه غى معنايى دارد مخالف با معناى كلمه رشد و چون رشد به معناى آن است كه انسان به واقع مسائل برسد، در نتيجه غى عبارت است از اينكه انسان به خلاف واقع بيفتد.

راغب مى‌گويد: غى به معناى جهلى است كه ناشى از اعتقاد فاسد باشد، چون گاهى اوقات جهل آدمى ناشى از نداشتن عقيده است، چه عقيده صحيح و چه فاسد، و گاهى هم ناشى مى‌شود از اعتقاد به چيزى كه فاسد است، و كلمه غى به معناى آن جهلى است كه ناشى از داشتن عقيده فاسد باشد، نه از بى‌اعتقادى، و در قرآن كريم آمده:(ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‌)[1].

و مراد از كلمه صاحبكم- رفيقتان رسول خدا 6 است.

و معناى آيه اين است كه: همنشين شما از آن طريقى كه او را به غايت و هدف مطلوبش برساند بيرون نشده، و در اعتقاد و رأيش از آن طريقه خطا نرفته. و خلاصه كلام اينكه او نه در آن هدف مطلوب يعنى سعادت بشرى كه همان عبوديت خداى تعالى است خطا رفته، و نه در طريقى كه به آن هدف منتهى مى‌شود.

[مقصود از اينكه فرمود:(وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ ...)]

(وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌) منظور از كلمه هوى هواى نفس و رأى و خواسته آن است، و جمله ما ينطق هر چند مطلق است، و در آن نطق به طور مطلق نفى شده، و مقتضاى اين اطلاق آن است كه هواى نفس از مطلق سخنان پيغمبر نفى شده باشد (حتى در آن سخنان روزمره‌اى كه در داخل خانه‌اش دارد)، و ليكن از آنجايى كه در اين آيات خطاب صاحبتان به مشركين است، مشركينى كه دعوت او را و قرآنى را كه برايشان مى‌خواند دروغ و تقول و افتراى بر خدا مى‌پنداشتند، لذا بايد به خاطر اين قرينه مقامى بگوييم: منظور اين است كه آن جناب در آنچه كه شما مشركين را به سوى آن مى‌خواند، و آنچه كه از قرآن برايتان تلاوت مى‌كند، سخنانش ناشى از هواى نفس نيست، و به رأى خود چيزى نمى‌گويد، بلكه هر چه در اين باب مى‌گويد وحيى است كه خداى تعالى به او مى‌كند.

(عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى‌) ضمير در علمه به رسول خدا 6 برمى‌گردد، كه در اين‌


[1] مفردات راغب، ماده غى .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 42
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست