responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 325

البته در مفردات آيه وجوهى احتمال داده‌اند كه چون فايده‌اى در نقل آن نديديم از نقلش صرفنظر كرديم.

در آياتى كه تعبيرى چون‌(سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً) آمده، گفتيم اين كه كلمه سمع را مفرد آورده، با اينكه مراد از آن جمع است، بدين جهت است كه كلمه سمع مصدر است، بخلاف بصر كه به معناى چشم است، نه به معناى ديدن. و قاعده كلى چنين است كه مصدر در جمع و مفرد، مفرد مى‌آيد، مانند: ضيف و قربان و جنب، كه در آيات زير مفرد آمده، با اينكه منظور جمع است‌(ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ)[1](إِذْ قَرَّبا قُرْباناً)[2](وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً)[3].

و جمله‌(وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ) عطف است بر جمله‌(فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ...).

(وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا ما حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرى‌) اين آيه به منظور انذار و بيم رساندن، هلاكت اقوام گذشته را تذكر مى‌دهد، و نتيجه‌گيرى از جمله‌(وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ ...) است. پس مى‌توان گفت عطف بر همان جمله است، نه بر جمله‌(وَ اذْكُرْ أَخا). سياق هم همين را مى‌رساند.

(وَ صَرَّفْنَا الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ)- يعنى ما آيات را مختلف كرديم: يا معجزاتى بود كه با آنها انبياء را تاييد نموديم و يا به صورت وحى بود كه بر آنان نازل مى‌كرديم، و يا نعمتهايى كه با آنها ايشان را رزق داديم تا به وسيله آن آيات متذكر شوند، و يا عذابهايى بود كه امت‌هاى انبياء را بدان مبتلا نموديم تا توبه كنند، و از ظلم خود برگردند و دست از پرستش غير خداى سبحان برداشته به عبادت خدا بپردازند.

و ضمير در جمله‌(لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) به قرى برمى‌گردد، و مراد از قرى، اهل قرى است.

(فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَةً ...) از ظاهر سياق برمى‌آيد كه كلمه الهه مفعول دوم اتخذوا و مفعول اول آن ضميرى باشد كه به موصول الذين برمى‌گردد. و كلمه قربان به معناى هر چيزى است كه به وسيله آن تقرب جسته مى‌شود. و زمينه اين كلام زمينه تهكم (طعنه زدن) است كه‌


[1] ميهمانان محترم ابراهيم. سوره ذاريات، آيه 24.

[2] آن هنگام كه دو پسران آدم قربانى تقديم داشتند. سوره مائده، آيه 27.

[3] و اگر جنب بوديد. سوره مائده، آيه 6.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 325
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست