responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 113

نازل كردن كلمه خود تكليم و سخن گفتن است، پس چه عيبى دارد كه از انزال روح به ايحاء و وحى كردن تعبير كند، با اينكه انبياء (ع) در اعمالشان مؤيد به روح القدسند، و به وسيله همين روح است كه شرايع به آنان وحى مى‌شود همان طور كه فرموده:(وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ). و در تفسير آيه‌(وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ)[1] نيز به اين معنا اشاره كرديم.

ممكن هم هست اين اشكال را كه چرا از انزال و يا ارسال تعبير به ايحاء كرده اينطور از ميان ببريم كه كلمه روحا منصوب به نزع خافض است و ضمير جعلناه هم به قرآن بر مى‌گردد، گو اينكه كلمه قرآن قبلا ذكر نشده بود تا ضمير به آن برگردد، ولى از زمينه كلام و يا از كلمه كتاب فهميده مى‌شود آن وقت معنا چنين مى‌شود: ما اين چنين قرآن را با روحى از خود به تو وحى كرديم تو خودت نه كتاب مى‌دانستى چيست و نه ايمان، و ليكن ما قرآن- و يا كتاب- را نورى قرار داديم ... ولى من هيچ مفسرى را نديده‌ام كه آيه را اينطور توجيه كرده باشد.

[معناى اينكه فرمود: تو- قبل از نزول وحى- كتاب و ايمان را نمى‌شناختى و جمع آن با اينكه رسول اللَّه 6 قبل از بعثت هم ايمان داشته است‌]

(ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ)- قبلا گفتيم كه آيه شريفه در مقام بيان اين معنا است كه آنچه رسول خدا 6 دارد، و مردم را هم بسويش مى‌خواند، همه از ناحيه خداى سبحان است، نه از ناحيه خودش، و آنچه خدا به وى موهبت فرموده به وسيله وحى بعد از نبوت بوده. بنا بر اين مراد از اين كه مى‌فرمايد: تو خودت درايت و فهم حقايق كتاب را نداشتى اين است كه معارف جزئى عقايد و شرايع عمليش را كه در كتاب آمده خودت قبلا نمى‌دانستى. و درست هم هست، براى اينكه خداى تعالى بعد از نبوت و وحى علم به اين جزئيات را به او داد. و مراد از اينكه فرمود: و تو نمى‌دانستى ايمان چيست اين است كه تو واجد ايمان و التزام تفصيلى به يك يك معارف حقه و اعمال صالح نبودى. و اگر بپرسى چرا ايمان را به اعمال صالح تفسير كردى؟ مى‌گوييم در قرآن كريم اين استعمال آمده، و فرموده:(وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ)[2].

پس معناى آيه چنين مى‌شود: تو قبل از وحى روح، علمى به كتاب و معارف و شرايعى كه در آن است نداشتى، و متصف به اين ايمان كه بعد از وحى دارا شدى نبودى، و ايمان و التزام به يك يك عقايد و اعمال دينى نداشتى. و بنا بر اين آيه مورد بحث منافات ندارد


[1] سوره انبياء، آيه 73.

[2] خدا چنان نبوده كه عمل شما را ضايع كند. سوره بقره، آيه 143.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست