نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 69
صادق (ع)
روايت شده كه فرمود: منظور خداى تعالى از علما، آن كسى است كه عملش مصدق قولش
باشد، كسى كه عملش مصدق قولش نباشد، او عالم نيست، و نيز در حديثى آمده كه
فرمودند: از همه شما عالمتر به خدا، ترسندهتر از خدا است[1].
مؤلف:
و در روضه كافى به سند خود از ابى حمزه، از على بن الحسين (ع) روايتى در اين معنا
آورده[2].
و
در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، ترمذى، و حاكم، از حسن روايت كردهاند كه
گفت رسول خدا 6 فرمود: علم دو قسم است، يكى آن علمى است كه در قلب است، و علم
نافع هم همان است، و ديگرى علمى است كه بر زبان است، و آن حجتى است براى خدا، عليه
خلق، كه خدا با همان علم عليه صاحبش احتجاج مىكند[3].
و
در مجمع البيان مىگويد: ابن مسعود از رسول خدا 6 روايت كرده كه در تفسير جمله:(وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ) گفته: منظور از اين فضل شفاعت است،
شفاعت براى كسى كه آتش بر او واجب شده، از جانب كسى كه آن شخص دوزخى در دنيا به وى
احسانى كرده[4].
و
در كافى به سند خود از ابن عمر روايت كرده كه گفت: من از حضرت ابو الحسن رضا (ع)
از اين كلام خداى عز و جل پرسيدم كه مىفرمايد:(ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا ...)
مىگويد: امام فرمود: منظور فرزندان فاطمه (ع) مىباشند.
و
منظور از سابق به خيرات امام است، و منظور از مقتصد عارف
به امام، و مقصود از ظالم به نفس كسى است كه امام خود را نشناسد[5].
و
از كتاب سعد السعود ابن طاووس روايت شده كه ابو اسحاق سبيعى، از امام باقر (ع) در
تفسير آيه مزبور حديثى نقل كرده كه فرمود: اى ابا اسحاق اين آيه مخصوص ما است، اما
سابق به خيرات على ابن ابى طالب، و حسن و حسين، و شهيدانى از ما هستند و اما
مقتصد آن كسى است كه روزها روزه بدارد و شبها به نماز بگذارند، و اما
ظلم به