نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 615
ندارد، آن
گاه فرموده: نه، اين راه، راه دورى است، و در اين ميان راهى نزديكتر هست، و آن
اين است كه بگوييم: آيا براى ايشان كافى نيست كه پروردگار تو معلوم براى هر
چيز است ؟
(أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ ...)
آنچه از سياق استفاده مىشود اين است كه در آيه شريفه هشدار مىدهد به اينكه
مشركين از اجتماع بر وحدانيت خداى تعالى از اين طريق كه او شهيد بر هر چيز است
استفاده نمىكنند، با اينكه اين طريق روشنترين برهان بر مساله توحيد است، اگر كسى
تعقل كند.
و
اين بدان جهت است كه دلهايشان در باره مساله معاد و لقاى خدا دچار بيمارى شك و ريب
است، و بدين جهت است كه نمىتوانند بفهمند خداى تعالى شهيد بر هر چيز است، و او و
صفات و افعالش محجوب از هيچ يك از مخلوقات خود نيست.
آن
گاه هشدار مىدهد به اينكه(أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ
شَيْءٍ مُحِيطٌ) تا به وسيله آن اين شك و ريب از دلهايشان برطرف
و ريشهكن شود، و آن هشدار عبارت است از اينكه: خداى تعالى به هر چيزى احاطه دارد،
البته نه احاطهاى كه ما به چيزى داريم، بلكه احاطهاى كه لايق به ساحت قدس و
كبريايى او باشد، پس هيچ مكان و مكينى از خدا خالى نيست، و هيچ چيز از نظر او
پنهان نيست، و داخل در هيچ چيزى هم نيست.
مفسرين
در معناى اين آيه اقوالى دارند، كه اگر به آنها مراجعه كنى قطعا تعجب خواهى كرد.
بحث
روايتى [ (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته)]
در
الدر المنثور است كه ابن عساكر از عكرمة روايت كرده كه در تفسير آيه(أَ فَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ
الْقِيامَةِ) گفته است: اين آيه شريفه در باره عمار بن ياسر (رضوان اللَّه عليه)
و ابى جهل نازل شده[1].
مؤلف:
و نيز الدر المنثور اين روايت را از تعدادى از كتب از بشر بن تميم روايت كرده. ابن
مردويه هم از ابن عباس نقل كرده كه: گفت منظور از(أَ
فَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِ) ابى جهل بن هشام، و منظور از(أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ) ابو بكر
صديق است. ولى همه اين