responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 431

دارد، و يكى هم عبارت است از بدعت گذاشتن در دين. و سواد وجه (و رو سياهى) نشانه ذلت است كه سزاى تكبر ايشان است، و به همين جهت فرمود:(أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ).

(وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ) ظاهرا كلمه مفازه مصدر ميمى از فوز به معناى رستگارى باشد كه عبارت مى‌شود از ظفر يافتن و رسيدن به هدف. و حرف باء كه بر سر اين كلمه در آمده باى ملابست و يا سببيت است، پس فوزى كه خدا حكم آن را برايشان رانده، سبب نجات ايشان است.

و جمله لا يمسهم ... ، بيان اين نجات دادن است، گويا فرموده: خداوند نجاتشان مى‌دهد، و ديگر نه از خارج بدى و ناملايمى به ايشان مى‌رسد و نه از درون اندوهى آزارشان مى‌دهد.

و اين آيه شريفه نظرى دارد به آيه‌(إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ)[1] كه در ذيل آيات سوره مؤمنون در چند سطر قبل گذشت دقت بفرماييد و از اين نكته غافل نمانيد.

بحث روايتى [ (رواياتى در باره مغفرت الهى و شان نزول آيه:(يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ ...))]

در مجمع البيان از امير المؤمنين (ع) روايت كرده كه فرمود: در قرآن كريم هيچ آيه‌اى به قدر آيه‌(يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ ...) گشايش‌آورتر نيست‌[2].

مؤلف: اين روايت را الدر المنثور هم از ابن جرير، از ابن سيرين، از آن جناب نقل كرده و- ان شاء اللَّه- بزودى در تفسير سوره ليل، همين روايت را از آن جناب نقل مى‌كنيم، كه خود آن حضرت فرموده: در قرآن هيچ آيه‌اى اميدواركننده‌تر از آيه‌(وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‌) نيست‌[3].

و نيز در الدر المنثور است كه احمد، ابن جرير، ابن ابى حاتم، و ابن مردويه و بيهقى- در كتاب شعب الايمان- از ثوبان روايت آورده‌اند، كه گفت: من از رسول خدا 6


[1] سوره مؤمنون، آيه 111.

[2] مجمع البيان، ج 8، ص 503.

[3] الدر المنثور، ج 5، ص 331.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست