نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 381
است، مثلا
در مساله قصاص، خدا هم اجازه قصاص به ايشان داده، و هم عفو، و ايشان عفو را پيروى
مىكنند. و نيز هم اجازه داده صدقه را آشكارا دهند و هم پنهانى، و ايشان پنهانى
صدقه مىدهند.
ولى
اين دو قولى كه از مفسرين نقل كرديم بدون دليل عموم آيه را تخصيص مىزند.
(أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ)- اين جمله اشاره است به اينكه
صفت پيروى از بهترين قول، خود هدايتى است الهى، و اين هدايت- كه گفتيم عبارت است
از طلب حق و آمادگى تام براى پيروى از آن هر جا كه يافت شود- هدايتى است اجمالى كه
تمامى هدايتهاى تفصيلى و رسيدن به هر يك از معارف الهى بدان منتهى مىشود.
(وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ)- يعنى
اينهايند تنها كسانى كه صاحب عقلند. و از اين جمله استفاده مىشود كه عقل عبارت
است از نيرويى كه با آن به سوى حق راه يافته مىشود، و نشان داشتن عقل پيروى از حق
است. و در تفسير آيه(وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ
إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ)[1] كه
از آن استفاده مىشود كه سفيه آن كسى است كه دين خدا را پيروى نكند، در نتيجه عاقل
آن كسى است كه دين خدا را پيروى كند.
(أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي
النَّارِ) كلمه عذاب براى هر كس كه كفر بورزد آن روز ثابت شد كه آدم به سوى
زمين هبوط مىكرد، در آن روز به او گفتند:(وَ الَّذِينَ
كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها
خالِدُونَ)[2] و
در اين معنا آيات ديگرى نيز هست.
مقتضاى
سياق اين است كه در آيه چيزى در تقدير گرفته شده باشد، چيزى كه جمله(أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ) بر آن
دلالت كند، و تقدير كلام اين است كه: أ فمن حق عليه كلمة العذاب ينجو منه-
آيا كسى كه كلمه عذاب بر او ثابت شده، از عذاب نجات مىيابد؟ . و اين تقدير
بهتر از آن است كه بگوييم تقديرش ا فمن حق عليه كلمة العذاب خير أم من وجبت
عليه الجنة- آيا كسى كه كلمه عذاب بر او ثابت شده بهتر است، يا كسى كه بهشت بر او
واجب گشته مىباشد.
بعضى[3]
از مفسرين گفتهاند: معنى جمله اين است كه آيا كسى كه وعيد خداى
[1] هيچ كس از آيين ابراهيم روى نگرداند بجز مردم بىخرد. سوره
بقره، آيه 130.
[2] و كسانى كه كفر بورزند و آيات ما را تكذيب كنند، اهل آتش و
در آن جاويد خواهند بود.