responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 382

تعالى به عقاب بر او واجب گشته، آيا تو مى‌توانى او را از آتش خلاص كنى و با آوردن (مَنْ فِي النَّارِ) اكتفاء كرده، از اينكه ضمير تنقذه را بياورد. و براى اينكه بيشتر شنونده را متوجه معنا كند، استفهام را تكرار كرده .

بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: تقدير آيه أ فانت تنقذ من فى النار منهم است، يعنى آيا تو مى‌توانى از ايشان آن كسانى را كه در آتشند نجات دهى؟ چيزى كه هست ضمير منهم از آن حذف شده . و اين وجه از همه وجوه نامربوطتر است.

(لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ) كلمه غرف جمع غرفه به معناى بالاخانه است. بعضى‌[2] گفته‌اند: اين جمله در مقابل جمله‌(لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ) كه در باره كفار است قرار دارد.

(وَعْدَ اللَّهِ)- يعنى خداوند به ايشان وعده داده اين وعده را. در نتيجه كلمه مزبور مفعول مطلق است كه به جاى فعل خود نشسته.

(لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ)- اين جمله از سنت خداى تعالى در وعده‌هايش خبر مى‌دهد و در عين حال دلهاى بندگان خود را خرسند مى‌سازد.

بحث روايتى [ (چند روايت در باره خسران نفس و اهل، اطاعت جباران، و ...)]

در تفسير قمى در روايت ابى الجارود، از امام ابى جعفر (ع) آمده كه در ذيل جمله‌(قُلْ‌ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ) فرموده: يعنى در نفس خود و اهلشان مغبون شدند[3].

و در مجمع البيان در ذيل آيه‌(وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى‌) مى‌گويد: ابو بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: شما (پيروان مكتب اهل بيت) همانها هستيد. و هر كس جبارى را اطاعت كند گويا او را پرستيده‌[4].


[1] ( 1 و 2) مجمع البيان، ج 8، ص 494.

[2] ( 1 و 2) مجمع البيان، ج 8، ص 494.

[3] تفسير قمى، ج 2، ص 248.

[4] مجمع البيان، ج 8، ص 493.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 382
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست