نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 282
موقعيت
ايشان با لفظ هنالك است كه مخصوص اشاره به دور است. و نيز دليل ديگرش
اين است كه: ايشان را جزو احزابى معرفى كرده كه همواره عليه انبيا صفآرايى نموده
و حزب تشكيل مىدادند و خداوند هم همواره ايشان را هلاك مىكرده، هم چنان كه به
زودى در آيات بعد، از آنان نام مىبرد و به همين منظور آنان را لشكرى شكست خورده
معرفى كرد، با اينكه هنوز جنگى نكرده بودند و شكست نخورده بودند.
و
معناى آيه اين است كه: اين كفار لشكرى ناچيز و اندك و بىمقدار و شكست خوردهاند و
از آن احزابى هستند كه همواره عليه فرستادگان خدا حزب تشكيل مىدادند و ايشان را
تكذيب مىكردند و عذاب من بر آنان حتمى شد.
(
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ)
...(فَحَقَّ عِقابِ ) كلمه ذو الاوتاد صفت
فرعون است، و كلمه اوتاد جمع وتد است كه به معناى ميخ
است. بعضى[1] گفتهاند:
اگر فرعون را ذو الاوتاد- داراى ميخها معرفى نموده، از اين جهت است
كه فرعون با ميخهايى بازى برد و باخت داشته. و بعضى[2]
ديگر گفتهاند:
جهتش
اين است كه فرعون به هر كس غضب مىكرد، او را چهار ميخ مىكرده، يعنى دو دست و دو
پا و سر او را بر زمين ميخكوب مىكرده و بعد شكنجهاش مىداده. بعضى[3]
ديگر گفتهاند: معنايش ذو الجنود- صاحب لشكرها است، چون لشكر براى
كشور به منزله ميخ است. بعضى ديگر وجوه ديگرى براى آن ذكر كردهاند، كه بر هيچ يك
از آن وجوه دليل قابل اعتمادى نيست.
اصحاب
ايكه قوم شعيباند كه سرگذشت آنان در تفسير سوره حجر و شعراء گذشت. و معناى
جمله فحق عقاب اين است كه: عقاب من بر آنان ثابت شد و مستقر گشت و در
آخر هلاكشان كرد.
(وَ ما يَنْظُرُ هؤُلاءِ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ)
كلمه نظر به معناى انتظار و كلمه فواق به معناى برگشتن و
مهلت اندك است.
و
معناى آيه اين است كه: اين تكذيب كنندگان از امت تو، انتظار نمىبرند، مگر يك صيحه
را كه همگى آنان را هلاك كند و با آمدنش ديگر براى آنان بازگشت و يا مهلت نيست، و
آن عذاب استيصال است.