نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 224
افك و كلمه آلهه را مقدم ذكر كرده، با اينكه مىبايست
مىفرمود: ا تريدون آلهة دون اللَّه إفكا بدين جهت است كه عنايت به آن
دو كلمه داشته است.
[وجه
اينكه ابراهيم 7 به ستارگان نظر افكند و سپس از بيمارى خود خبر داد ((فَنَظَرَ
نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ))]
(فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ)
شكى نيست در اينكه ظاهر اين دو آيه اين است كه خبر دادن ابراهيم (ع) از مريضى خود
مربوط است به نظر كردن در نجوم، حال اين نگاه كردن در ستارگان يا براى اين بوده كه
وقت و ساعت را تشخيص دهد، مثل كسى كه دچار تب نوبه است، و ساعات عود تب خود را با
طلوع و غروب ستارهاى و يا از وضعيت خاص نجوم تعيين مىكند.
و
يا براى آن بوده كه از نگاه كردن به نجوم، به حوادث آيندهاى كه منجمها آن حوادث
را از اوضاع ستارگان بدست مىآورند، معين كند. و صابئى مذهبان به اين مساله بسيار
معتقد بودند و در عهد ابراهيم (ع) عده بسيارى از معاصرين او از همين صابئىها
بودهاند.
بنا
بر وجه اول، معنايش آيه چنين مىشود: وقتى اهل شهر خواستند همگى از شهر بيرون شوند
تا در بيرون شهر مراسم عيد خود را به پا كنند، ابراهيم نگاهى به ستارگان انداخت و
سپس به ايشان اطلاع داد كه به زودى كسالت من شروع مىشود، و من نمىتوانم در اين
عيد شركت كنم.
و
بنا بر وجه دوم معنايش اين مىشود: ابراهيم در اين هنگام نگاهى به ستارگان كرد و
طبق قواعد منجمين پيشگويى كرد كه به زودى من مريض خواهم شد، و در نتيجه نمىتوانم
با شما از شهر بيرون شوم.
ولى
وجه اولى با وضع ابراهيم (ع) مناسبتر به نظر مىرسد، براى اينكه آن جناب با اينكه
توحيدى خالص داشت، ديگر معنا ندارد براى غير خدا تاثيرى قائل باشد. و از سوى ديگر
دليلى هم كه به قوت دلالت كند بر اينكه آن جناب در آن ايام مريض نبوده در دست
نداريم، بلكه دليل داريم بر اينكه مريض بوده، براى اينكه از يك سو خداى تعالى او
را صاحب قلبى سليم معرفى كرده و از سوى ديگر از او حكايت كرده كه صريحا گفته است:
من مريضم و كسى كه داراى قلب سليم است، دروغ و سخن بيهوده نمىگويد.
اين
بود آن وجهى كه ما در تفسير اين دو آيه اختيار كرديم. و مفسرين در توجيه آن وجوهى
ذكر كردهاند كه از همه وجيهتر و بهتر اين است[1]
كه: نگاه كردنش به نجوم، و