نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 515
ديگر را
بگيريد، آن وقت چگونه ممكن است اين عمل براى رسول خدا 6 جايز نباشد؟ پس معناى
آيه آن نيست كه مردم مىگويند، بلكه خداى عز و جل براى پيامبرش حلال كرده كه هر
زنى را خواست بگيرد، تنها آنهايى را كه در آيه سوره نساء نام برده بر او و همه
مسلمانان حرام كرده است[1].
و
در الدر المنثور است كه عبد بن حميد، ابن منذر، و ابن ابى حاتم، از طريق على بن
زيد، از حسن روايت كرده، كه در ذيل جمله(وَ لا أَنْ
تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ) گفته است:
خداى
تعالى در اين آيه زنان را بر آن جناب حرام كرد، مگر همان نه نفرى كه تا روز رحلتش
داشت.
على
مىگويد: من اين شنيده خود را، به على بن الحسين (ع) گفتم، فرمود:
آن
جناب اگر مىخواست مىتوانست غير از آن نه نفر، زنان ديگرى را بگيرد. و در روايت
عبد بن حميد به اين عبارت آمده: آن جناب باز هم مىتوانست غير از آن نه نفر زنان
ديگر بگيرد[2].
و
در تفسير قمى است كه فرمود: اما اينكه خداى عز و جل فرموده:(يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ
يُؤْذَنَ لَكُمْ) سبب نزولش اين بود كه چون رسول خدا 6 با زينب
دختر جحش ازدواج كرد، و او را دوست مىداشت، پس وليمهاى درست كرد و اصحابش را به
آن وليمه دعوت كرد، و اصحاب بعد از خوردن غذا دوست مىداشتند بنشينند، و با هم
گفتگو كنند، و آن جناب دلش مىخواست ميهمانان خانه را براى او و همسرش خلوت كنند،
پس خداى عز و جل اين آيه را فرستاد كه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! داخل
خانههاى رسول نشويد، مگر بعد از آنكه به شما اجازه داده شود، چون قبلا بدون اجازه
هم داخل مىشدند، و اين آيه اين كار را منع كرد، و نيز گفتگو كردن با همسران آن جناب
را بدون پرده و حائل منع نمود[3].
مؤلف:
تفصيل اين قصه به چند طريق مختلف از انس روايت شده[4].
و
در الدر المنثور است كه ابن سعد، از صالح بن كيسان، روايت كرده كه گفت:
حجاب
همسران رسول خدا 6 در ذى القعده سال پنجم از هجرت