نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 473
دختر خزيمة
بن حارث ام المساكين، و بعد از او با زينب دختر جحش، آن گاه با ام حبيب رملة دختر
ابى سفيان، و بعد از او با ميمونه دختر حارث، و سپس با زينب دختر عميس، آن گاه با
جويريه دختر حارث، و بعد از او با صفيه دختر حيى بن اخطب، و آنكه خود را به رسول
خدا 6 بخشيد خوله دختر حكيم سلمى بود.
و
آن جناب علاوه بر اين همسران، دو كنيز داشت، يكى ماريه قبطيه، و ديگرى ريحانه
خندفيه، كه با آنان نيز معامله همسران آزاد را مىكرد، يعنى شبهاى خود را بين
همسران و اين دو كنيز تقسيم مىكرد.
و
آن نه نفرى كه در هنگام رحلت آن جناب همسرش بودند، عبارت بودند از عايشه، حفصه، ام
سلمه، زينب دختر جحش، ميمونه دختر حارث، ام حبيب دختر ابو سفيان، جويريه، سوده،
صفيه، كه از همه فاضلتر خديجه، و بعد از او ام سلمه و سپس ميمونه بود[1].
و
در مجمع البيان در ذيل آيه(يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ
يَأْتِ مِنْكُنَّ ...) آمده كه محمد بن ابى عمير، از
ابراهيم بن عبد الحميد، از على بن عبد اللَّه بن الحسين، از پدرش، از على بن
الحسين (ع) روايت كرده، كه مردى در حضورش گفت: شما از اهل بيتى هستيد كه خدا شما
را آمرزيده، امام سجاد غضب كرد و فرمود: ما سزاوارتريم به اينكه آنچه خدا در
همسران رسول خدا 6 عملى كرد در باره ما عملى كند، ما معتقديم كه نيكو كار از ما
را دو برابر اجر داد، و بد كار از ما را دو برابر عذاب، نه آنكه تو پنداشتهاى (كه
چون آمرزيده شدهايم، دست از عبادت برداريم، و هر كارى خواستيم بكنيم)[2].
و
در تفسير قمى روايتى با سند از امام صادق از پدرش (ع) در ذيل آيه(وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى) آورده، و
آن اين است كه حضرت فرمود: بعد از جاهليت اول، جاهليت ديگرى نيز خواهد آمد[3].
مؤلف:
اين روايت نكتهاى جالب و لطيف را از آيه شريفه استفاده كرده.
و
در الدر المنثور است كه طبرانى از ام سلمه روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 به
فاطمه فرمود: همسرت و دو پسرانت را نزدم حاضر كن، فاطمه