responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 132

(وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى‌ إِلَيْكَ الْكِتابُ إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ) صدر اين آيه همان وعده‌اى را كه در آيه‌(إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‌ مَعادٍ) بود، تقدير مى‌كند، و معنايش اين است كه: خدا تو را به سوى معاد، و آنچه كه آرزويش را داشتى برمى‌گرداند، همانطور كه قرآن را بر تو نازل كرد، با اينكه اصلا هيچ انتظارش را نداشتى.

بعضى از مفسرين گفته‌اند: آيه مورد بحث ربطى به وعده قبلى ندارد و جمله‌اى است ابتداى كه نعمت خدا را به ياد رسول خدا 6 مى‌اندازد . اين وجه هم وجه خوبى است، به اين بيان كه بگوييم: بعد از آنكه خداى تعالى آن جناب را وعده داد كه به معاد برگرداند، و در آن معاد يادش بلند شود، و دعوتش از همه اديان بيشتر پيشرفت كند، و دينش عالم‌گير شود، اينك در اين آيه آن روشى را كه بر وى لازم است پيش بگيرد، و در آن جد و جهد و مراقبت كند، برايش ترسيم مى‌كند و مى‌فهماند كه كتاب نازل كردن بر تو يك امر عادى مانند ساير حوادث عادى نيست، كه كسى قبلا اميدوار آن و در انتظارش بوده باشد، بلكه رحمتى است خاصه از ناحيه خداى تعالى، و همان وعده‌اى است كه در آيه‌(إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ) داده بود، پس بر آن جناب واجب است كه در قبال اين نعمت، و نعمت پيشرفت دينش، و رسيدن آن به نهايتى كه لازم بود برسد، كفار را يارى و اطاعت نكند، و همواره به سوى پروردگار خويش بخواند، و خود از مشركين نباشد، يعنى با خدا هيچ خداى ديگر را نخواند.

جمله‌(إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ) استثنايى است منقطع، و معنايش اين است كه: ليكن رحمتى از پروردگارت به تو القاء شده، نه يك امر عادى كه نظيرش توقع برود.

و جمله‌(فَلا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِلْكافِرِينَ)، تفريعى است بر جمله‌(إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ)، و معنايش اين است كه: وقتى القاء قرآن به تو رحمتى بود از پروردگارت كه ما فوق انتظارت بود كه به شخص تو اختصاص داده، پس از كفار بيزارى جوى، و معين و ياور آنان مباش.

احتمال قريب به ذهن هست كه در اين جمله نوعى محاذات با كلام موسى (ع)- آنجا كه قبطى را كشت- به كار رفته باشد، چون او هم گفت: (رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ‌)- پروردگارا به خاطر اين نعمت‌ها كه به من ارزانى داشتى هرگز تا زنده‌ام كمك‌كار مجرمان نمى‌شوم ، و بنا بر اين در جمله مورد بحث نهى از يارى كردن كفار اشاره است به اينكه القاء كتاب به سوى خاتم الانبياء 6

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 132
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست