responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 536

قول زور است‌[1].

و در همان تفسير آمده كه ايمن بن خزيم از رسول خدا 6 روايت كرده كه روزى ما را مخاطب قرار داد و فرمود: اى مردم! خداوند شهادت بناحق را هم لنگه شرك به خود حساب كرده، و فرموده:(فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ)[2].

مؤلف: ذيل اين روايت در الدر المنثور، از احمد، ترمذى، ابن جرير، ابن منذر و ابن مردويه از ايمن روايت شده است‌[3].

و در كافى به سند خود از ابى الصباح كنانى از ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله‌(لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى) فرمود: يعنى ما دام كه قربانى نشده، اگر در راه خسته شد مى‌تواند سوارش شود، البته نه اينكه خسته‌اش كند و اگر تشنه شد مى‌تواند از شيرش بدوشد، البته به شرطى كه همه آن را ندوشد[4].

و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه از على (ع) روايت كرده كه فرمود:

حاج مى‌تواند سوار شتر خود شود، اما به طور شايسته‌[5].

مؤلف: نظير اين روايت را از جابر از رسول خدا 6 نيز آورده‌[6].

و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ) فرموده: يعنى عبادت كنندگان‌[7].

و در كتاب كافى به سند خود از عبد اللَّه بن سنان از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله‌(فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْها صَوافَّ) فرمود: اين آن هنگامى است كه شتر براى نحر، مى‌ايستد كه دست و پايش در يك صف قرار گرفته، دستهايش از پا تا زانو بسته شده. و جمله‌(فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها) مربوط به آن هنگامى است كه به زمين مى‌افتد[8].

و در همان كتاب به سند خود از عبد الرحمن بن ابى عبد اللَّه، از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير جمله‌(فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها) فرمود: يعنى وقتى به زمين افتاد از آن بخوريد و به قانع يعنى كسى كه هر چيزى به او بدهى راضى مى‌شود و ناراحت‌


[1] ( 1، 2) مجمع البيان، ج 7، ص 82.

[2] ( 1، 2) مجمع البيان، ج 7، ص 82.

[3] الدر المنثور، ج 4، ص 359.

[4] فروع كافى، ج 4، ص 492.

[5] ( 5، 6) الدر المنثور، ج 4، ص 361.

[6] ( 5، 6) الدر المنثور، ج 4، ص 361.

[7] تفسير قمى، ج 2، ص 84.

[8] فروع كافى، ج 4، ص 497.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست