نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 488
(ع) نقل شده و در بحث روايتى آينده خواهد
آمد، چنين برمىآيد كه آن جناب پيغمبرى مرسل بوده كه خدا به سوى قومش مبعوثش
فرموده بود، و او مردم خود را به سوى توحيد و اقرار به انبياء و فرستادگان خدا و
كتابهاى او دعوت مىكرده و معجزهاش اين بوده كه روى هيچ چوب خشكى نمىنشست مگر آنكه
سبز مىشد و بر هيچ زمين بى علفى نمىنشست مگر آنكه سبز و خرم مىگشت، و اگر او را
خضر ناميدند به همين جهت بوده است و اين كلمه با اختلاف مختصرى در حركاتش در عربى
به معناى سبزى است، و گرنه اسم اصلىاش تالى بن ملكان بن عابر بن ارفخشد بن سام بن
نوح است ...
مؤيد اين حديث در وجه ناميدن او به خضر مطلبى است كه در الدر المنثور
از عدهاى از ارباب جوامع حديث از ابن عباس و ابى هريره از رسول خدا 6 نقل شده
كه فرمود: خضر را بدين جهت خضر ناميدند كه وقتى روى پوستى سفيد رنگ نماز گزارد،
همان پوست هم سبز شد[1].
و در بعضى از اخبار مانند روايت عياشى[2]
از بريد از يكى از دو امام باقر يا صادق (ع) آمده كه: خضر و ذو القرنين دو مرد
عالم بودند نه پيغمبر. و ليكن آيات نازله در داستان خضر و موسى خالى از اين ظهور
نيست كه وى نبى بوده، و چطور ممكن است بگوييم نبوده در حالى كه در آن آيات آمده كه
حكم بر او نازل شده است.
و از اخبار متفرقهاى كه از امامان اهل بيت (ع) نقل شده برمىآيد كه
او تا كنون زنده است و هنوز از دنيا نرفته. و از قدرت خداى سبحان هيچ دور نيست كه
بعضى از بندگان خود را عمرى طولانى دهد و تا زمانى طولانى زنده نگهدارد. برهانى
عقلى هم بر محال بودن آن نداريم و به همين جهت نمىتوانيم انكارش كنيم.
علاوه بر اينكه در بعضى روايات از طرق عامه سبب اين طول عمر هم ذكر
شده. در روايتى كه الدر المنثور از دارقطنى و ابن عساكر از ابن عباس نقل كردهاند
چنين آمده كه: او فرزند بلا فصل آدم است و خدا بدين جهت زندهاش نگه داشته تا دجال
را تكذيب كند[3]. و در
بعضى ديگر كه در الدر المنثور از ابن عساكر از ابن اسحاق روايت شده نقل گرديده كه
آدم براى بقاى او تا روز قيامت دعا كرده است[4].