responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 459

را بر اسرار خلقت مطلع نكرديم، و از ديگران نزد ما امتيازى نگرفته‌اند تا در ايمان آوردن به تو مقتداى مردم باشند، پس تو خيلى به يارى آنان طمع مبند. سزاوار به ساحت من هم نيست كه دين خود را به وسيله گمراهان تاييد كنم.

و اين دو وجه اخير از آن وجهى كه فخر رازى ذكر كرده به وجهى بعيدتر است، آيه كجا بر اين معنا كه ايشان ساخته و پرداخته‌اند دلالت مى‌كند؟.

يكى از وجوه‌[1] ديگر اين است كه: هر دو ضمير به ملائكه برگردد، و معناى آيه اين باشد كه من خلقت عالم را و خلقت خود ايشان را زير نظر ملائكه انجام نداده‌ام تا به جاى من ملائكه را بپرستند. و جا دارد اين نكته نيز خاطرنشان شود كه جمله‌(وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً) هم متعرض نفى ولايت شيطانها است، پس آيه شريفه هم صدرش و هم ذيلش دلالت بر نفى ولايت هر دو طائفه مى‌كند، چه اگر اين را اضافه نكنيم ذيل آيه دلالت صدر را از بين مى‌برد.

اين وجه نيز اشكال دارد و آن اشكال اين است كه آيه قبلى رد بر اعتقاد كفار به ولايت شياطين بود كه در آخر اضافه كرد: (وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ)- شيطانها دشمنان شمايند و هيچ تعرضى نسبت به اعتقاد ولايت ملائكه نداشت، پس برگرداندن هر دو ضمير به ملائكه مستلزم تفكيك سياق است، و پرداختن به امرى است كه سياق احتياج به آن ندارد، و مقام هم اقتضاى آن را نمى‌كند.

(وَ يَوْمَ يَقُولُ نادُوا شُرَكائِيَ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ ...) اين تذكر سومى است كه ظهور بطلان رابطه ميان مشركين و شركاء را در روز قيامت خاطر نشان مى‌سازد، و به اين وسيله تاكيد مى‌كند كه شركاء چيزى نيستند، و هيچ يك از ادعاهاى مشركين در آنها نيست.

پس ضمير در يقول ... به شهادت سياق به خداى تعالى برمى‌گردد، و معنايش اين است كه: به يادشان بياور روزى را كه خداى تعالى خطابشان مى‌كند، كه آن شركاء را كه شما شريك من مى‌پنداشتيد صدا بزنيد تا بيايند، اينان صدا مى‌زنند ولى اجابتى نمى‌شنوند، آن وقت برايشان روشن مى‌گردد كه آنها بدانگونه كه مشركين مى‌پنداشته‌اند، نبوده‌اند.

[معناى اينكه فرمود: در قيامت ما بين مشركين و شركاء محل هلاكت قرار داده‌ايم ]

(وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ مَوْبِقاً)- كلمه موبق - به كسر باء- اسم مكان از ماده وبق است كه مصدرش وبوق به معناى هلاكت است، و معناى جمله اين است كه بين مشركين‌


[1] تفسير ابو الفتوح رازى، ج 7، ص 347 به نقل از كلبى.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 459
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست